علائم مشکلات عصبی و روانی
مشکلات عصبی و اختلالات روانی خطرناک
ذهن انسان، به عنوان مرکز کنترل تمامی احساسات، افکار و رفتارها، میتواند در برابر فشارهای زندگی و تغییرات شیمیایی دچار اختلالات جدی شود. بیماریهای اعصاب و روان، از جمله اختلالات روانی خطرناک، میتوانند بدون هشدار قبلی بروز کنند و تاثیرات مخربی بر زندگی فردی و اجتماعی افراد داشته باشند. این اختلالات ممکن است به تدریج و یا بهطور ناگهانی ظهور کنند؛ از افسردگیهای عمیق و ناتوانکننده گرفته تا اسکیزوفرنیهای پیچیده و رفتارهای ضد اجتماعی، هر یک از این بیماریها به نوعی فرد را از مسیر عادی زندگی منحرف میکنند. اغلب، درک و شناخت این مشکلات برای افراد غیرمتخصص دشوار است؛ اما قصد دارم در این مقاله با هدف افزایش آگاهی، به تعریف علائم مختلف بیماریهای اعصاب و روان بپردازم. این آشنایی میتواند در تشخیص زود هنگام و مدیریت این اختلالات بسیار موثر باشد.
علائم بیماریهای اعصاب و روان
1- افسردگی شدید
افسردگی شدید، که به عنوان افسردگی بالینی نیز شناخته میشود یک اختلال جدی و شایع روانی است که میتواند هر فردی را در هر سن و در هر مرحلهای از زندگی تحت تاثیر قرار دهد. این نوع افسردگی میتواند به شدت عملکرد روزمره فرد را تحت تاثیر قرار دهد و نیاز به درمانهای تخصصی دارد. علائم افسردگی شدید به شرح زیر است:
- احساس غم و اندوه شدید: فرد مبتلا به افسردگی شدید به طور مداوم احساس غم، اندوه، یا ناامیدی میکند. این احساسات ممکن است برای هفتهها یا ماهها ادامه یابند و حتی با وقوع رویدادهای مثبت نیز تغییر نکنند.
- از دست دادن علاقه به فعالیتهای روزمره: فرد علاقه خود را به فعالیتهایی که قبلا از آنها لذت میبرده، مانند سرگرمیها، ورزش، یا وقتگذرانی با دوستان، از دست میدهد.
- تغییرات در اشتها و وزن: افسردگی شدید ممکن است باعث کاهش یا افزایش شدید اشتها شود، که به دنبال آن تغییرات قابل توجهی در وزن ایجاد میشود.
- مشکلات خواب: افراد مبتلا ممکن است دچار بیخوابی شوند یا به طور مداوم بیش از حد معمول بخوابند.
- خستگی و کاهش انرژی: خستگی شدید و مداوم که حتی با استراحت نیز برطرف نمیشود، یکی از علائم اصلی افسردگی شدید است.
- احساس بیارزشی یا احساس گناه بیش از حد: فرد ممکن است احساس بیارزشی کند و خود را به خاطر مسائل جزئی به شدت سرزنش کند.
- مشکلات تمرکز و تصمیمگیری: افراد مبتلا به افسردگی شدید ممکن است در تمرکز کردن، فکر کردن، یا تصمیمگیری دچار مشکل شوند. این مشکل میتواند در کار، تحصیل، و زندگی روزمره فرد تاثیر منفی داشته باشد.
- افکار مرگ و خودکشی: در موارد شدید، فرد ممکن است به طور مداوم به مرگ فکر کند و حتی برنامهریزی برای خودکشی داشته باشد.
- بیقراری یا کندی روانی-حرکتی: فرد ممکن است دچار بیقراری شود یا حرکات و گفتار او به طور محسوسی کند شود.
2- اسکیزوفرنی
علائم اسکیزوفرنی بهطور کلی به سه دسته تقسیم میشوند: علائم مثبت، علائم منفی و علائم شناختی. هر کدام از این دستهها شامل نشانههای خاصی هستند که به شکل موردی و جداگانه در ادامه توضیح داده میشوند.
الف) علائم مثبت
این علائم به آن دسته از تجربیات غیرطبیعی یا اضافی اشاره دارد که به واقعیت افزوده میشود. این علائم شامل:
- هذیانها: باورهای نادرستی که فرد به آنها باور کامل دارد، حتی زمانی که شواهدی قوی بر خلاف آنها وجود دارد. به عنوان مثال، فرد ممکن است باور داشته باشد که قدرت یا ماموریتی ویژه دارد یا دیگران در حال توطئه علیه او هستند.
- توهمات: تجربیاتی که در غیاب محرکهای خارجی رخ میدهند، به ویژه توهمات شنیداری. فرد ممکن است صداهایی بشنود که دیگران قادر به شنیدن آنها نیستند، یا ممکن است چیزهایی ببیند که واقعا وجود ندارند.
- گفتار ناهماهنگ: گفتاری که از نظر منطقی و معنا پیچیده یا درهم است. فرد ممکن است از یک موضوع به موضوع دیگر بپرد، بدون اینکه ارتباط منطقی بین آنها وجود داشته باشد. گفتار ممکن است به قدری ناهماهنگ باشد که دیگران نتوانند آن را درک کنند.
- رفتار ناهماهنگ یا کاتاتونیک: رفتارهای عجیب و غریب یا غیرقابل پیشبینی که ممکن است شامل حرکات بیهدف، رفتارهای بیمنطق، یا حتی عدم واکنش به محیط باشد. در حالتهای کاتاتونیک، فرد ممکن است دچار عدم حرکت یا ناتوانی در پاسخ به محیط شود.
ب) علائم منفی
این علائم به کاهش یا از دست دادن عملکردهای طبیعی فرد اشاره دارد. این علائم شامل:
- کاهش یا عدم بیان احساسات: فرد ممکن است در بیان احساسات خود دچار مشکل شود و حالات چهرهاش کمتر از معمول تغییر کند. این موضوع میتواند باعث شود که فرد سرد و بیاحساس به نظر برسد.
- فقدان انگیزه: فرد ممکن است تمایل یا انگیزه برای انجام فعالیتهای روزمره را از دست بدهد. این موضوع میتواند به مشکلاتی مانند ناتوانی در شروع و پایان دادن به کارها، مراقبت از خود، یا حفظ روابط اجتماعی منجر شود.
- کاهش گفتار: فرد ممکن است کمتر صحبت کند یا گفتار او محدود و غیرمفصل باشد. این کاهش گفتار میتواند به دلیل کاهش توانایی تفکر یا مشکلاتی در ابراز افکار باشد.
- ناتوانی در تجربه لذت: فرد ممکن است قادر به تجربه لذت از فعالیتهایی که قبلا برای او خوشایند بودند، نباشد. این میتواند شامل فعالیتهای اجتماعی، سرگرمیها یا حتی غذا خوردن باشد.
پ) علائم شناختی
این علائم شامل مشکلاتی در پردازش اطلاعات و تواناییهای شناختی هستند که میتوانند بر زندگی روزمره تاثیر بگذارند. این علائم شامل:
- مشکلات توجه و تمرکز: فرد ممکن است در تمرکز بر روی یک فعالیت خاص یا حفظ توجه برای مدت طولانی مشکل داشته باشد. این موضوع میتواند کارایی در محیط کار یا تحصیل را کاهش دهد.
- مشکلات حافظه کاری: فرد ممکن است در به خاطر سپردن اطلاعات جدید یا استفاده از اطلاعات قدیمی دچار مشکل شود. این مشکلات میتواند باعث شود که فرد در انجام وظایف روزمره یا به خاطر سپردن مکالمات و قرارهای ملاقات مشکل داشته باشد.
- مشکلات برنامهریزی و تصمیمگیری: فرد ممکن است در برنامهریزی، سازماندهی، و اتخاذ تصمیمات منطقی مشکل داشته باشد. این موضوع میتواند به مشکلاتی در مدیریت زندگی شخصی و اجتماعی منجر شود.
3- اختلال شخصیت ضد اجتماعی
اختلال شخصیت ضد اجتماعی یک اختلال شخصیتی پیچیده است که با نادیده گرفتن حقوق دیگران، بیتوجهی به هنجارهای اجتماعی، و رفتارهای بیپروا و ضد اجتماعی شناخته میشود. افراد مبتلا به این اختلال اغلب به صورت مداوم و بدون احساس گناه یا پشیمانی قوانین را زیر پا میگذارند. علائم این اختلال به شرح زیر است:
- نقض مکرر قوانین و هنجارهای اجتماعی: این افراد غالبا به صورت مداوم قوانین اجتماعی را زیر پا میگذارند و به اعمال غیرقانونی مانند دزدی، فریبکاری، یا تخریب اموال دیگران دست میزنند.
- دروغگویی و فریبکاری: این افراد به دروغگویی مزمن و فریب دادن دیگران برای کسب منفعت شخصی یا لذت تمایل دارند. آنها ممکن است به راحتی دیگران را فریب دهند و احساس گناه یا پشیمانی نکنند.
- عدم پشیمانی یا احساس گناه: افرادی که به این اختلال مبتلا هستند، معمولا از اعمال خود پشیمان نمیشوند و هیچگونه احساس گناه یا عذاب وجدان بابت آسیبهایی که به دیگران وارد میکنند، ندارند.
- بیتوجهی به امنیت خود و دیگران: آنها اغلب رفتارهای پرخطر و بیپروا از خود نشان میدهند، مانند رانندگی با سرعت بالا یا شرکت در فعالیتهای مخاطرهآمیز بدون توجه به عواقب.
- عدم مسئولیتپذیری: این افراد ممکن است در انجام وظایف شغلی و مالی خود کوتاهی کنند و به راحتی به تعهدات خود پایبند نباشند. همچنین، ممکن است به عنوان والدین یا شرکا رفتارهای مسئولانهای نداشته باشند.
- عدم توانایی در برقراری روابط پایدار: روابط آنها غالبا سطحی و ناپایدار است. این افراد به سختی میتوانند روابط عاطفی طولانیمدت و بامعنایی را برقرار کنند.
- تحریکپذیری و پرخاشگری: این افراد ممکن است به سرعت عصبانی شوند و درگیریهای جسمی یا لفظی ایجاد کنند. پرخاشگری و تحریکپذیری از ویژگیهای بارز آنهاست.
- عدم توانایی در برنامهریزی بلندمدت: افرادی که به این اختلال مبتلا هستند، تمایل دارند که برای لذتهای کوتاهمدت تصمیم بگیرند و به پیامدهای بلندمدت رفتارهایشان توجهی ندارند.
4- اختلالات دوقطبی
اختلالات دوقطبی یک دسته از اختلالات روانی هستند که با تغییرات شدید در خلق و خو، انرژی، و سطح فعالیت فرد مشخص میشوند. این اختلالات به صورت دورههای متناوب از مانیا (یا هیپومانیا) و افسردگی بروز میکند. هر یک از این دورهها میتواند از چند روز تا چند ماه طول بکشد و تاثیر زیادی بر زندگی روزمره فرد داشته باشد. علائم این اختلالات به شرح زیر است:
- افزایش انرژی و فعالیت: افراد در دورههای مانیا یا هیپومانیا احساس انرژی زیادی میکنند و ممکن است به انجام فعالیتهای بیش از حد معمول مانند کارهای متعدد یا ورزش زیاد روی آورند.
- حس خودبزرگبینی: فرد ممکن است احساس قدرت، بزرگی یا اعتماد به نفس غیرواقعی داشته باشد و باور کند که تواناییهای استثنایی دارد.
- کاهش نیاز به خواب: در دورههای مانیا، نیاز به خواب به شدت کاهش مییابد و فرد ممکن است تنها چند ساعت در شب بخوابد و همچنان احساس سرزندگی داشته باشد.
- تکلم سریع و پرحرفی: فرد ممکن است به سرعت صحبت کند و به طور مداوم و بدون وقفه صحبت کند، طوری که دیگران به سختی بتوانند صحبتهای او را دنبال کنند.
- رفتارهای تکانشی و خطرپذیر: افراد ممکن است دست به تصمیمگیریهای پرخطر بزنند، مانند خرج کردن بیرویه پول، رفتارهای جنسی بیپروا، یا تصمیمات شغلی ناپخته.
- عدم توانایی در تمرکز: فرد ممکن است به سختی بتواند بر روی یک موضوع تمرکز کند و به راحتی حواسش پرت شود.
5- اختلال وسواسی-اجباری
افراد مبتلا به این اختلال اغلب دچار افکار مزاحم و ناخواستهای میشوند که باعث اضطراب و استرس شدید میشود. برای کاهش یا خنثی کردن این اضطراب، آنها به رفتارهای تکراری و اجباری متوسل میشوند. این رفتارها ممکن است به طور موقت احساس آرامش به همراه داشته باشند، اما در نهایت چرخهای از وسواس و اجبار را تقویت میکنند. به مرور زمان، این چرخه میتواند به گونهای گسترش یابد که عملکرد روزانه فرد را به شدت مختل کند. علائم این اختلال به شرح زیر است:
- افکار مزاحم و تکراری: افکاری که به طور مداوم به ذهن فرد میآیند و اغلب ناخوشایند، ترسناک، یا بیمعنی هستند. این افکار ممکن است شامل ترس از آلودگی، آسیب دیدن، یا انجام کارهای غیراخلاقی باشد.
- تصاویر ذهنی ناخواسته: تصاویر یا سناریوهای ذهنی ناخوشایند که به طور مکرر به ذهن فرد خطور میکند. این تصاویر ممکن است شامل صحنههای خشونتآمیز یا غیرقانونی باشد.
- تمایل به نظم و تقارن: نیاز شدید به مرتبسازی، چیدن، یا تنظیم اشیاء به یک ترتیب خاص یا با تقارن کامل.
- ترس از آسیب به دیگران یا خود: ترس غیرمنطقی از اینکه ممکن است به خود یا دیگران آسیب برسانند، حتی اگر هیچ دلیلی برای این ترس وجود نداشته باشد.
- رفتارهای تکراری: رفتارهایی که فرد احساس میکند باید به طور مکرر انجام دهد تا از بروز اضطراب ناشی از وسواس جلوگیری کند. این رفتارها ممکن است شامل شستشوی مکرر دستها، چک کردن قفلها، یا مرتبسازی اشیاء باشد.
- مراسم و عادات خاص: اجرای مراسم خاص یا دنبال کردن روتینهای خاص به طور دقیق و به همان شکل همیشگی.
- چک کردن مکرر: چک کردن مکرر اشیاء یا شرایط (مانند اطمینان از خاموش بودن اجاق گاز یا قفل بودن در) برای جلوگیری از یک فاجعه فرضی.
6- اختلال شخصیت مرزی
یک اختلال روانی است که با ناپایداری در روابط بینفردی، تصویر خود، و احساسات مشخص میشود. برخی از علائم اصلی این اختلال به شرح زیر است:
- نوسانات شدید در روابط بینفردی: افراد با اختلال شخصیت مرزی اغلب روابطشان را به شدت ایدهآلسازی میکنند یا کاملا از آنها ناامید میشوند. به سرعت از عشق به نفرت یا برعکس تغییر میکنند.
- ترس شدید از ترک شدن: یکی از ویژگیهای بارز این اختلال، ترس شدید از ترک شدن یا طرد شدن است. این ترس ممکن است به رفتارهایی مانند وابستگی شدید، کنترل کردن یا حتی اقدام به خودکشی منجر شود.
- احساس هویت ناپایدار: این افراد اغلب تصویر ثابتی از خود ندارند و ممکن است به طور مداوم در حال تغییر احساسات، ارزشها، و اهدافشان باشند.
- تکانشگری: تکانشگری در رفتارهایی مثل خرج کردن بیش از حد، رانندگی بیمحابا، رابطههای جنسی پرخطر، مصرف مواد مخدر، یا خوردن افراطی دیده میشود.
- رفتارهای خودتخریبی: این افراد ممکن است خودزنی یا خودکشی کنند. افکار خودکشی یا رفتارهای خودآزاردهنده معمولا در مواقع استرس یا ترک شدن افزایش مییابند.
- ناپایداری در خلقوخو: افراد مبتلا به ممکن است به سرعت از یک حالت عاطفی به حالت دیگر تغییر کنند، مثل از شادی به غم یا از عصبانیت به اضطراب. این تغییرات معمولا چند ساعت تا چند روز طول میکشد.
- احساس پوچی مزمن: بسیاری از مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی احساس میکنند که زندگی آنها تهی و بیمعنی است.
- خشم شدید و کنترلنشده: خشم شدید و ناتوانی در کنترل آن، به ویژه در روابط نزدیک، یکی دیگر از ویژگیهای این اختلال است. این افراد ممکن است به کوچکترین ناامیدیها به شدت واکنش نشان دهند.
- پارانویا یا قطع ارتباط با واقعیت: در شرایط استرسزا، ممکن است افکار پارانوئید یا احساس قطع ارتباط با واقعیت رخ دهد.
7- اختلال شخصیت خودشیفته
یک اختلال روانی است که با احساس بزرگنمایی از خود، نیاز شدید به تحسین و تایید دیگران، و عدم همدلی نسبت به دیگران مشخص میشود. علائم این اختلال به صورت زیر قابل توضیح است:
- احساس بزرگمنشی: افراد مبتلا به این اختلال معمولا خودشان را بسیار مهمتر و باارزشتر از دیگران میدانند. آنها فکر میکنند که بهتر، موفقتر و خاصتر از دیگران هستند.
- نیاز مداوم به تحسین: این افراد همواره به دنبال تحسین و تایید دیگران هستند. ممکن است بهطور دائم از دیگران بخواهند که آنها را تحسین کنند و نیاز شدیدی به تشویق و تمجید داشته باشند.
- احساس استحقاق: افراد خودشیفته به این باورند که بهطور خودکار مستحق برخورد ویژه هستند و دیگران باید با آنها به طور خاص رفتار کنند. آنها اغلب انتظار دارند که خواستههایشان بلافاصله برآورده شود.
- استفاده از دیگران: این افراد ممکن است برای رسیدن به اهداف خود از دیگران بهرهبرداری کنند و معمولا به نیازها و احساسات دیگران توجهی ندارند.
- عدم همدلی: یکی از ویژگیهای بارز این اختلال، ناتوانی در درک یا همدلی با احساسات و نیازهای دیگران است. این افراد به دیگران به عنوان وسیلهای برای رفع نیازهای خود نگاه میکنند و کمتر به احساسات و نیازهای آنها اهمیت میدهند.
- حسادت به دیگران یا باور به حسادت دیگران به خود: افراد خودشیفته ممکن است به دیگران حسادت کنند یا بر این باور باشند که دیگران به آنها حسادت میکنند. آنها اغلب خود را موفقتر یا بهتر از دیگران میدانند و نمیتوانند تحمل کنند که کسی بهتر از آنها باشد.
- غرور و تکبر: رفتارهای خودشیفته معمولاً با تکبر و غرور همراه است. آنها معمولا با دیگران به صورت تحقیرآمیز رفتار میکنند و احساس میکنند که در مقایسه با دیگران برتر هستند.
- رویاهای موفقیت و قدرت بینهایت: افراد مبتلا به اغلب در ذهن خود درگیر رویاهای موفقیتهای بینهایت، قدرت، زیبایی، و استعدادهای استثنایی هستند. آنها فکر میکنند که به موفقیتهای بزرگ و غیرقابل دسترسی دست خواهند یافت.
- حساسیت به انتقاد: با وجود تصویر ظاهری قوی و اعتماد به نفس کاذب، این افراد به شدت به انتقاد حساس هستند و حتی انتقادات جزئی میتواند باعث ناراحتی شدید، خشم یا حتی افسردگی در آنها شود.
8- اختلال استرس پس از سانحه
یک اختلال روانی است که پس از تجربه یا مشاهده یک رویداد بسیار آسیبزا، تهدیدآمیز یا هولناک ایجاد میشود. علائم این اختلال باید حداقل یک ماه ادامه داشته باشد تا بتوان تشخیص اختلال استرس پس از سانحه را داد. علائم این اختلال به شرح است:
- بازپخش مجدد حادثه: افراد ممکن است تجربهای را که از آن رنج بردهاند، به صورت زنده و تکراری در ذهن خود بازپخش کنند، به گونهای که انگار دوباره در حال رخ دادن است. این اتفاق ممکن است در قالب رویاهای مکرر و ناراحتکننده که مربوط به رویداد آسیبزا هستند نیز تکرار شود.
- واکنشهای جسمی: فرد ممکن است در هنگام مواجهه با یادآورهای رویداد، دچار واکنشهای فیزیکی مانند تعریق، تپش قلب یا لرزش شود.
- اجتناب از یادآورهای رویداد: فرد تلاش میکند از مکانها، افراد، اشیاء، یا موقعیتهایی که یادآور رویداد آسیبزا هستند، دوری کند. همچنین ممکن است سعی کند از فکر کردن یا صحبت کردن در مورد حادثه اجتناب کند و احساسات مرتبط با آن را سرکوب کند.
- تحریکپذیری شدید و خشم: فرد ممکن است بهطور مکرر دچار انفجارهای عصبانیت یا تحریکپذیری شود.
- مشکل در تمرکز: فرد ممکن است در تمرکز بر فعالیتها یا کارهای روزانه مشکل داشته باشد.
- حساسیت به شوکهای محیطی: حساسیت شدید به صداهای بلند یا هر چیزی که به نوعی یادآور حادثه باشد.
- احساس قطع ارتباط با واقعیت: فرد ممکن است احساس کند از بدن یا محیط خود جدا شده است یا احساس کند که محیط اطرافش غیرواقعی به نظر میرسد.
سخن آخر
اختلالات عصبی و روانی پیچیدهتر از آن هستند که با یک نگاه ساده یا یک مجموعه علائم ثابت بتوان بهطور کامل آنها را درک کرد. این اختلالات در افراد مختلف به شکلهای متفاوتی بروز میکنند و تشخیص بهموقع آنها نیازمند دقت و آگاهی است. علائم این مشکلات، که ممکن است شامل تغییرات رفتاری، خلقی یا فکری باشند، گاهی به سختی قابل تشخیصاند و این موضوع نیاز به توجه بیشتر به سلامت روان در جامعه را نشان میدهد. با افزایش آگاهی عمومی و تقویت سیستمهای حمایتی، میتوان نهتنها از شدت گرفتن این اختلالات جلوگیری کرد، بلکه به افراد مبتلا کمک کرد تا هر چه سریعتر و بهتر درمان مطلوب را دریافت کرده و با کیفیت بهتری به زندگی خود ادامه دهند.
منابع
Common Mental Health Disorders
Mental illness – Symptoms and causes
Mental Health Basics: Types of Mental Illness, Diagnosis, Treatment, and More