سبک زندگی سالم را با دکتر جم تجربه کنید

دسته بندی ها: مغز و اعصاب

۱۹ آذر ۱۴۰۳ توسط دکتر مهشید جمشیدی 0 دیدگاه

اختلالات روانی در زنان

اختلالات روانی زنان

سلامت روان زنان، یکی از ابعاد کلیدی سلامت عمومی است که توجه ویژه‌ای می‌طلبد. چرا که عوامل اجتماعی، فرهنگی و بیولوژیکی در زندگی زنان چنان درهم تنیده‌اند که آن‌ها را بیشتر مستعد برخی از اختلالات روانی می‌کند. اختلالات اضطرابی، خلقی و خوردن از جمله شایع‌ترین چالش‌های روانی در میان زنان هستند و می‌توانند به شکلی عمیق کیفیت زندگی و روابط آن‌ها را تحت تاثیر قرار دهند. با توجه به تاثیرات گسترده این اختلالات بر کیفیت زندگی و روابط اجتماعی، شناخت دقیق و جامع این اختلالات و علائم آن‌ها اهمیت فراوانی دارد. در این مقاله، تلاش می‌کنم تا با نگاهی جامع و علمی به بررسی این اختلالات و علائم آن‌ها بپردازم. هدف این است که درک بهتری از چالش‌های روانی که زنان با آن مواجه‌اند ارائه دهم و با شناختی دقیق‌تر، به افزایش سطح آگاهی و بهبود روش‌های درمانی کمک کنم. این گام‌های کوچک می‌توانند در مسیر ارتقای سلامت روان جامعه نقشی بزرگ ایفا کنند.

اختلالات اضطرابی

1- اختلال اضطراب عمومی (GAD)

این اختلال با نگرانی‌های مداوم و غیرمنطقی در مورد مسائل روزمره همراه است. زنان با اختلالات اضطرابی اغلب با افکار نگران‌کننده‌ای مواجه هستند که نمی‌توانند آن‌ها را کنترل کنند. این نگرانی‌ها ممکن است حول موضوعات مالی، سلامت، یا روابط اجتماعی باشد. اضطراب می‌تواند به نشانه‌های جسمانی نیز منجر شود. زنان ممکن است از سردرد، تنش عضلانی، تپش قلب و مشکلات گوارشی رنج ببرند. این علائم معمولا با نگرانی‌ها و افکار اضطراب‌زا تشدید می‌شود.

2- اختلال هراس (Panic)

این نوع اختلال با حملات هراس ناگهانی و شدید که به طور ناگهانی رخ می‌دهد، مشخص می‌شود. زنان مبتلا به پانیک ممکن است بدون هیچ نشانه هشداردهنده‌ای دچار حملات اضطرابی همراه با تپش قلب، تعریق شدید و ترس از مرگ شوند. علائم اختلال هراس شامل حملات پانیک (با علائمی مانند تپش قلب، تعریق شدید، تنگی نفس، سرگیجه و احساس از دست دادن کنترل)، ترس از حملات بعدی، تغییرات رفتاری است.

3- فوبیا (Phobia)

فوبیاها به ترس‌های شدید و غیرمنطقی از یک شیء، مکان یا وضعیت خاص اشاره دارند. این ترس‌ها به قدری شدید هستند که زندگی روزمره فرد را تحت تاثیر قرار می‌دهند. برخی از فوبیاها در زنان رایج‌تر هستند، مانند ترس از فضاهای بسته (کلاستروفوبیا) یا ترس از ارتفاع (آکروفوبیا). مواجهه با عامل ترس‌آور معمولا با علائم جسمی مانند تپش قلب، لرزش، تعریق و تنگی نفس همراه است.

4- اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)

این اختلال در پی تجربه یا مشاهده رویدادهای تروماتیک مانند تجاوز، حوادث شدید یا خشونت ایجاد می‌شود. زنان بیشتر از مردان به دلیل تجربیات خاص اجتماعی و فرهنگی خود، مانند خشونت خانگی یا آزار جنسی، در معرض PTSD هستند. علائم اختلال اضطراب پس از سانحه شامل بازگشت مجدد خاطرات تروماتیک، اجتناب از یادآوری رویداد و علائم جسمی و روانی (مانند اضطراب، بی‌خوابی، تحریک‌پذیری، و پرخاشگری) است.

5- افکار وسواسی و رفتارهای تکراری (OCD)

برخی از اختلالات اضطرابی مانند اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) با افکار وسواسی و رفتارهای تکراری همراه است. زنان مبتلا ممکن است درگیر افکار نگران‌کننده و وسواس‌های خاصی باشند که بر روزمرگی‌های آن‌ها تسلط پیدا می‌کند. افکار وسواسی و رفتارهای تکراری (OCD) در زنان می‌توانند به شکل‌های مختلفی ظاهر شوند. این انواع شامل افکار تکراری، ترس‌های بی‌پایه و رفتارهای وسواسی خاص است که معمولاً با تلاش برای کاهش اضطراب مرتبط همراه هستند. انواع افکار وسواسی و رفتارهای تکراری شامل وسواس پاکیزگی و بهداشت، وسواس نظم و ترتیب، وسواس شک و تردید، وسواس مذهبی یا معنوی، وسواس‌های جسمانی یا ظاهر، وسواس جمع‌آوری و ذخیره‌ساز و وسواس‌های فکری خرافاتی است.

6- اختلال اضطراب اجتماعی (SAD)

اختلال اضطراب اجتماعی با ترس شدید از قضاوت شدن یا تحقیر شدن در موقعیت‌های اجتماعی مشخص می‌شود. زنان مبتلا به این اختلال از شرکت در موقعیت‌های اجتماعی خودداری می‌کنند، زیرا از اینکه دیگران آن‌ها را منفی ارزیابی کنند، هراس دارند. علائم اختلال اضطراب اجتماعی شامل ترس از تعاملات اجتماعی، اجتناب از موقعیت‌های اجتماعی، علائم جسمی (مانند سرخ شدن، تپش قلب، تعریق یا لرزش) در مواجهه با جمع است.

اختلالات خلقی

1- افسردگی اساسی (MDD)

افسردگی اساسی یکی از رایج‌ترین اختلالات خلقی است که زنان را درگیر می‌کند. این اختلال به دلیل ترکیبی از عوامل ژنتیکی، زیستی، روانی و اجتماعی رخ می‌دهد. زنان تقریبا دو برابر مردان به افسردگی مبتلا می‌شوند، و این موضوع می‌تواند به دلیل تفاوت‌های هورمونی، فشارهای اجتماعی و نقش‌های جنسیتی باشد. علائم افسردگی اساسی در زنان شامل احساس غم و ناامیدی شدید، از دست دادن علاقه به فعالیت‌های روزمره، تغییرات در خواب و اشتها، کمبود انرژی و خستگی مداوم، افکار خودکشی یا آسیب به خود و احساس بی‌ارزشی و گناه باشد.

2- افسردگی پس از زایمان (PPD)

افسردگی پس از زایمان نوعی اختلال خلقی است که معمولا پس از تولد کودک رخ می‌دهد و زنان را به دلیل تغییرات هورمونی و مسئولیت‌های جدید مادری تحت تاثیر قرار می‌دهد. این نوع افسردگی ممکن است به طور ناگهانی در هفته‌ها یا ماه‌های اول پس از زایمان بروز کند. علائم افسردگی پس از زایمان شامل احساس غم و افسردگی مداوم، خستگی شدید، احساس ناتوانی یا گناه و مشکلات در ارتباط با کودک است.

اختلالات خوردن

1- بی‌اشتهایی عصبی (AN)

آنورکسیا یکی از شدیدترین اختلالات خوردن است که با خودداری از غذا خوردن، وسواس نسبت به لاغری و ترس شدید از افزایش وزن مشخص می‌شود. این اختلال معمولا در دوران نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع می‌شود و زنان بیشتر از مردان به آن مبتلا می‌شوند. علائم بی‌اشتهایی عصبی شامل خودداری از خوردن غذا، ترس از افزایش وزن و تصور تصویری تحریف‌شده و ناسالم از بدن است. این اختلال شامل نشانه‌های جسمانی نیز هست؛ که شامل کاهش وزن شدید، نارسایی قلبی، از دست دادن قاعدگی، شکنندگی ناخن‌ها و موها، خشکی پوست و ضعف عمومی می‌شود.

2- پراشتهایی عصبی (BN)

بولیمیا شامل دوره‌های مکرر پرخوری و به دنبال آن رفتارهای پاک‌سازی مانند استفراغ عمدی، استفاده از ملین‌ها یا ورزش‌های افراطی است. برخلاف افراد مبتلا به آنورکسیا که به شدت لاغر هستند، زنان مبتلا به بولیمیا ممکن است وزن نرمال یا حتی اضافه وزن داشته باشند.

3- اختلال پرخوری (BED)

اختلال پرخوری در زنان با دوره‌های مکرر خوردن بیش از حد و کنترل‌ناپذیر غذا مشخص می‌شود، که معمولا همراه با احساس گناه و ناراحتی است. برخلاف دیگر اختلالات خوردن، این اختلال شامل رفتارهای جبرانی مانند استفراغ عمدی یا ورزش بیش از حد نمی‌شود. این مشکل می‌تواند بر سلامت جسمانی، عزت نفس و کیفیت زندگی زنان تاثیر منفی بگذارد و نیازمند مداخلات درمانی است.

اختلالات شخصیتی

1- اختلال شخصیت مرزی (BPD)

اختلال شخصیت مرزی یکی از شایع‌ترین اختلالات شخصیتی در زنان است. این اختلال با بی‌ثباتی شدید در روابط بین‌فردی، تصویر ذهنی از خود و احساسات همراه است. زنان مبتلا به BPD ممکن است نوسانات خلقی شدیدی را تجربه کنند و اغلب بین حالت‌های عاطفی متناقض جابجا شوند. علائم اختلال شخصیت مرزی شامل ترس شدید از رها شدن، روابط بین‌فردی بی‌ثبات، نوسانات شدید در خلق و خو، رفتارهای خودآسیب‌رسان یا تهدید به خودکشی، احساس پوچی مزمن، خشم شدید و کنترل‌نشده است.

2- اختلال شخصیت خودشیفته (NPD)

اختلال شخصیت خودشیفته با نیاز شدید به تحسین دیگران، احساس خودبزرگ‌بینی و کمبود همدلی نسبت به دیگران مشخص می‌شود. زنان مبتلا به این اختلال ممکن است در روابط شخصی و اجتماعی خود با مشکلات جدی مواجه شوند، زیرا دائما به دنبال تایید دیگران هستند و معمولا نمی‌توانند نیازها و احساسات دیگران را درک کنند. علائم اختلال شخصیت خودشیفته شامل حس اغراق‌آمیز از اهمیت شخصی، نیاز به تحسین مداوم، فقدان همدلی، سوءاستفاده از دیگران، حساسیت بیش از حد به انتقاد است.

3- اختلال شخصیت نمایشی (HPD)

اختلال شخصیت نمایشی با رفتارهای نمایشی و نیاز به جلب توجه مداوم همراه است. زنان مبتلا به HPD تمایل دارند در موقعیت‌های اجتماعی بیش از حد به خود توجه جلب کنند و اغلب رفتارهای اغراق‌آمیز و احساسی دارند. علائم اختلال شخصیت نمایشی شامل نیاز مداوم به توجه، رفتارهای اغراق‌آمیز و احساسی، ظاهر و رفتار جنسی تحریک‌آمیز برای جلب توجه دیگران، تغییر سریع در احساسات، روابط سطحی است.

4- اختلال شخصیت وسواسی-جبری (OCPD)

اختلال شخصیت وسواسی-جبری با نیاز شدید به کمال‌گرایی، نظم و کنترل بر زندگی و اطرافیان مشخص می‌شود. این افراد به شدت به جزئیات و قوانین توجه می‌کنند و اغلب قادر به انعطاف‌پذیری یا پذیرش تغییرات نیستند. علائم اختلال شخصیت وسواسی-جبری شامل کمال‌گرایی افراطی، تمرکز بیش از حد بر جزئیات، عدم توانایی در واگذاری وظایف، سخت‌گیری و انعطاف‌ناپذیری، مشکلات در روابط بین‌فردی است.

سخن آخر

در پایان، زنان به دلیل عوامل بیولوژیکی، اجتماعی و روان‌شناختی در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به این اختلالات قرار دارند. فشارهای فرهنگی و انتظارات اجتماعی درباره ظاهر، نقش‌های جنسیتی و روابط می‌توانند نقش موثری در افزایش آسیب‌پذیری روانی آن‌ها ایفا کنند. بنابراین شناسایی زودهنگام و درمان مناسب اختلالات روانی در زنان بسیار حیاتی است. روان‌درمانی، دارودرمانی و مداخلات اجتماعی می‌توانند به زنان کمک کنند تا با این اختلالات مقابله کنند و به زندگی عادی خود بازگردند. افزایش آگاهی عمومی درباره این مشکلات و فراهم آوردن حمایت‌های اجتماعی و حرفه‌ای برای زنان مبتلا به اختلالات روانی می‌تواند به کاهش شیوع و اثرات منفی این اختلالات در جامعه کمک کند.

منابع

Women’s Mental Health

Mental Health in Women

Global, regional, and national burden of 12 mental disorders

۲ آذر ۱۴۰۳ توسط دکتر مهشید جمشیدی 0 دیدگاه

درمان بیماری اعصاب

آیا بیماری‌های اعصاب و روان درمان قطعی دارند؟

سال‌هاست که متخصصان حوزه روانشناسی و روانپزشکی به دنبال یافتن راهی برای درمان قطعی بیماری‌های اعصاب و روان هستند. بیماری‌هایی که می‌توانند زندگی فرد را تحت تاثیر قرار داده و مانع از عملکرد طبیعی او در اجتماع و زندگی روزمره شوند. اما سوالی که همواره ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده این است: آیا واقعا درمان قطعی برای این اختلالات وجود دارد؟ یا اینکه تنها می‌توانیم علائم آن‌ها را مدیریت کنیم؟ در این مقاله، ابتدا به بررسی انواع بیماری‌های اعصاب و روان پرداخته و سپس به چالش‌های موجود در مسیر درمان قطعی آن‌ها می‌پردازم.

انواع بیماری‌های اعصاب و روان

1- اختلالات اضطرابی

اختلالات اضطرابی شامل گروهی از اختلالات روانی هستند که با اضطراب بیش از حد و مداوم همراهند. این گروه شامل اضطراب فراگیر، اضطراب اجتماعی، اختلال هراس، و وسواس فکری-عملی است. نگرانی مداوم، ترس‌های نامعقول، حملات هراس، و رفتارهای اجباری (مانند شستن دست‌ها به طور مکرر) از علائم این اختلال به شمار می‌رود. درمان اضطراب معمولا ترکیبی از دارو و روان‌درمانی است، اما رسیدن به درمان قطعی دشوار است زیرا عوامل محیطی و ژنتیکی نقش مهمی در این اختلال دارند.

2- اختلالات خلقی

این اختلالات شامل نوسانات شدید خلقی هستند که فرد را از حالت طبیعی خود خارج می‌کنند. انواع این اختلالات شامل افسردگی اساسی و اختلال دوقطبی است. دوره‌های طولانی افسردگی، یا نوسانات بین شیدایی و افسردگی در اختلال دوقطبی از علائم این اختلالات محسوب می‌شوند. برای اختلالات خلقی، داروهای تثبیت‌کننده خلق و ضدافسردگی استفاده می‌شود. با این حال، درمان قطعی به دلیل عوامل بیولوژیکی و شیمیایی مغز که دخیل هستند، هنوز امکان‌پذیر نیست.

3- اختلالات روان‌پریشی

اختلالاتی که با قطع ارتباط فرد با واقعیت همراه هستند. انواع این اختلالات شامل اسکیزوفرنی و اختلال توهمی است. هذیان، توهم، اختلالات فکری و رفتارهای غیرمنطقی از علائم این اختلالات به شمار می‌رود. داروهای ضد روان‌پریشی می‌توانند علائم را کنترل کنند، اما درمان قطعی این اختلالات به دلیل ماهیت پیچیده مغز و عملکرد آن همچنان در دسترس نیست.

4- اختلالات شخصیتی

الگوهای بلندمدت و غیرقابل انعطاف در رفتار، تفکر و احساسات که با انتظارات جامعه مطابقت ندارند. انواع این اختلالات شامل اختلال شخصیت مرزی، اختلال شخصیت ضد اجتماعی و اختلال شخصیت پارانوئید است. رفتارهای پرخطر، نوسانات خلقی، ناتوانی در برقراری روابط سالم از علائم این اختلالات محسوب می‌شوند. درمان اختلالات شخصیتی عمدتا از طریق روان‌درمانی طولانی‌مدت انجام می‌شود، اما به دلیل عمیق بودن الگوهای رفتاری، درمان قطعی اغلب دشوار است.

5- اختلالات شناختی

این اختلالات به کاهش یا از دست رفتن توانایی‌های شناختی مربوط به حافظه و تفکر مرتبط هستند. از انواع رایج این اختلالات می‌توان به دمانس و آلزایمر اشاره کرد. کاهش حافظه، مشکل در تمرکز و تصمیم‌گیری، زوال عقل از علائم این اختلالات به شمار می‌رود. درمان این اختلالات بیشتر بر مدیریت علائم و کند کردن پیشرفت بیماری متمرکز است، و هنوز درمان قطعی برای آن‌ها وجود ندارد.

روش‌های درمانی رایج

1- درمان‌های دارویی

داروهای روان‌پزشکی یکی از روش‌های اصلی برای کنترل علائم بیماری‌های اعصاب و روان هستند. انواع داروها شامل:

  • ضد افسردگی‌ها: مانند SSRIs (مهارکننده‌های بازجذب سروتونین) که برای افسردگی و اضطراب تجویز می‌شوند.
  • داروهای ضد اضطراب: مانند بنزودیازپین‌ها برای کاهش اضطراب و استرس.
  • ضد روان‌پریشی‌ها: مانند داروهای آنتی‌پسیکوتیک برای کنترل علائم اسکیزوفرنی و اختلالات توهمی.
  • تثبیت‌کننده‌های خلق: مانند لیتیوم برای مدیریت نوسانات خلقی در اختلال دوقطبی.

استفاده طولانی‌مدت از این داروها می‌تواند عوارض جانبی داشته باشد و بسیاری از بیماران نیاز به تنظیم مداوم دارو دارند. همچنین، داروها بیشتر علائم را کنترل می‌کنند و به درمان قطعی منجر نمی‌شوند.

2- روان‌درمانی

روان‌درمانی به عنوان یکی از موثرترین روش‌ها برای درمان بسیاری از اختلالات روانی استفاده می‌شود. انواع روان‌درمانی‌ها شامل:

  • درمان شناختی-رفتاری (CBT): این روش به بیمار کمک می‌کند تا افکار منفی و ناسالم خود را شناسایی کرده و تغییر دهد. CBT در درمان اضطراب و افسردگی بسیار موثر است.
  • درمان روان‌پویشی: به بررسی عمیق‌تر ریشه‌های ناخودآگاه رفتارها و احساسات فرد می‌پردازد. این روش برای درمان اختلالات شخصیتی و روابط پیچیده مفید است.
  • درمان بین‌فردی (IPT): تمرکز بر بهبود روابط اجتماعی فرد و کاهش استرس‌های بین‌فردی دارد. این روش در درمان افسردگی کاربرد دارد.

روان‌درمانی‌ها نیاز به جلسات طولانی‌مدت دارند و برای برخی از بیماران ممکن است نتیجه‌های متفاوتی داشته باشند. همچنین، بسیاری از اختلالات روانی ممکن است به درمان‌های بلندمدت نیاز داشته باشند و درمان قطعی همواره تضمین‌شده نیست.

3- الکتروشوک درمانی

الکتروشوک درمانی برای بیمارانی که به سایر روش‌های درمانی پاسخ نداده‌اند، به ویژه در موارد افسردگی مقاوم به درمان، شیدایی، و برخی اختلالات روان‌پریشی استفاده می‌شود. الکتروشوک درمانی می‌تواند عوارضی مانند از دست دادن حافظه کوتاه‌مدت داشته باشد و به عنوان یک روش تهاجمی، همچنان بحث‌برانگیز است. با وجود اثربخشی، درمان قطعی ارائه نمی‌دهد و اغلب به عنوان درمان تکمیلی استفاده می‌شود.

4- تحریک مغناطیسی مغز

در این روش، از میدان‌های مغناطیسی برای تحریک نواحی خاصی از مغز استفاده می‌شود. این روش بیشتر در درمان افسردگی و اختلالات اضطرابی به کار می‌رود. این روش هنوز به‌طور کامل شناخته نشده و نیاز به تحقیقات بیشتر دارد.

5- تحریک عمقی مغز

یک روش جراحی است که در آن الکترودهایی در مغز کار گذاشته می‌شوند تا نواحی خاصی از مغز را تحریک کنند. بیشتر برای اختلالات شدید روانی مانند OCD به کار می‌رود. این روش تهاجمی است و ممکن است عوارض جانبی قابل توجهی داشته باشد. همچنین برای همه بیماران مناسب نیست.

درمان بیماری اعصاب

آیا درمان قطعی وجود دارد؟

مفهوم «درمان قطعی» به معنای ریشه‌کنی کامل بیماری است، به گونه‌ای که فرد دیگر هرگز علائم بیماری را تجربه نکند. این مسئله در بسیاری از بیماری‌های روانی چالشی است. دلایل مختلفی برای این پیچیدگی وجود دارد:

1- پیچیدگی‌های مغز و روان

مغز انسان یکی از پیچیده‌ترین ساختارهای زیستی است و عملکرد آن به عوامل متعدد زیستی، روان‌شناختی و محیطی وابسته است. بیماری‌های روانی معمولا ناشی از اختلالات در چندین بخش از مغز و تعاملات پیچیده میان نورون‌ها و سیستم‌های مختلف مغزی هستند که فهم کامل این پیچیدگی‌ها هنوز به دست نیامده است.

2- تاثیرات محیطی و ژنتیکی

ژن‌ها و محیط هر دو در بروز بیماری‌های روانی نقش دارند. ژنتیک می‌تواند استعداد ابتلا به این بیماری‌ها را افزایش دهد، اما عوامل محیطی مانند استرس‌های زندگی، حوادث تلخ و وضعیت اجتماعی-اقتصادی نیز در تشدید یا ایجاد بیماری موثرند. این ترکیب پیچیده از عوامل باعث می‌شود درمان قطعی چالش‌برانگیز باشد.

3- تغییرات شیمیایی و ساختاری مغز

بسیاری از بیماری‌های روانی با تغییرات در سطح مواد شیمیایی مانند انتقال‌دهنده‌های عصبی و همچنین تغییرات ساختاری مغز همراه هستند. در برخی موارد، این تغییرات می‌توانند دائمی باشند یا پس از مدتی بازگشت‌پذیر باشند، که باعث می‌شود درمان قطعی برای این بیماری‌ها به آسانی امکان‌پذیر نباشد.

درمان مدیریت‌پذیر به جای درمان قطعی

با توجه به آنچه تا کنون بررسی شد، در حال حاضر به جای تمرکز بر درمان قطعی، به رویکردهای مدیریت بلندمدت بیماری‌های اعصاب و روان پرداخته می‌شود. بسیاری از بیماری‌های روانی، به ویژه اختلالات مزمن مانند اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی و اختلالات اضطرابی، نیازمند مدیریت مداوم هستند. هدف از مدیریت این بیماری‌ها، کنترل علائم و جلوگیری از عود مجدد آن‌ها است، به جای درمان قطعی و کامل. در این روش‌ها، بیمار یاد می‌گیرد که با بیماری خود زندگی کند و آن را تحت کنترل نگه دارد. روش‌های مدیریت به شرح زیر است:

1- اهمیت زندگی سالم و سبک زندگی برای بیماران روانی

  • تغذیه سالم می‌تواند تاثیر مثبتی بر عملکرد مغز و روان داشته باشد. مصرف غذاهای حاوی اسیدهای چرب امگا-۳، ویتامین‌های گروه B و مواد معدنی می‌تواند به بهبود سلامت روان کمک کند. رژیم غذایی متعادل و مغذی باعث افزایش انرژی و بهبود وضعیت روحی بیمار می‌شود.
  • فعالیت‌های بدنی منظم باعث ترشح اندورفین‌ها (هورمون‌های خوشحالی) در مغز می‌شود که می‌تواند به بهبود خلق و کاهش استرس کمک کند. ورزش منظم، مانند پیاده‌روی، دویدن یا یوگا، می‌تواند در کاهش علائم اضطراب و افسردگی موثر باشد.
  • روش‌های تمرکز بر ذهن مانند مدیتیشن، یوگا و تکنیک‌های تنفسی می‌توانند به کاهش استرس و افزایش آگاهی و آرامش ذهنی کمک کنند. این تکنیک‌ها به بیماران کمک می‌کنند تا با اضطراب و نگرانی‌های روزمره بهتر کنار بیایند.

2- حمایت‌های اجتماعی و خانوادگی به عنوان بخشی از فرآیند درمان

  • حمایت خانوادگی نقش مهمی در پشتیبانی از بیمارانی که از اختلالات روانی رنج می‌برند دارند. حضور یک خانواده حامی که به بیمار کمک می‌کند تا به درمان‌های خود پایبند باشد و در مواجهه با چالش‌ها احساس تنهایی نکند، بسیار ضروری است. حمایت عاطفی و تشویق خانواده می‌تواند به بهبود سریع‌تر بیمار کمک کند.
  • حمایت اجتماعی و شرکت در گروه‌های حمایتی یا ارتباط با افرادی که تجربه مشابهی از بیماری دارند، می‌تواند به کاهش احساس انزوا و افزایش انگیزه بیمار برای پیگیری درمان‌ها کمک کند. تعاملات اجتماعی مثبت و فعالانه می‌توانند به بهبود وضعیت روانی و عاطفی فرد بیمار کمک کنند.

3- مدیریت استرس

تکنیک‌های مدیریت استرس، از جمله تمرینات آرامش‌بخش مانند یوگا، تای‌چی یا مدیتیشن، می‌توانند به کاهش تأثیرات منفی استرس بر سلامت روان کمک کنند.

4- خواب مناسب

خواب کافی و باکیفیت نیز بخش مهمی از مدیریت بیماری‌های روانی است. اختلالات خواب می‌توانند علائم بیماری‌های روانی را تشدید کنند. ایجاد یک روال منظم برای خواب و رعایت بهداشت خواب می‌تواند به بهبود وضعیت بیمار کمک کند.

سخن آخر

اگرچه تاکنون درمان قطعی برای بسیاری از بیماری‌های اعصاب و روان به‌دست نیامده است، اما پیشرفت‌های علمی و تکنولوژیکی در زمینه‌های روان‌پزشکی و روان‌شناسی نشان می‌دهد که مدیریت و کاهش علائم این بیماری‌ها به میزان چشمگیری امکان‌پذیر است.نکته کلیدی در این مسیر، مراجعه منظم به روانپزشک و روانشناس و پیگیری درمان‌های تجویزشده است. مداومت در درمان، همراه با حمایت‌های خانوادگی و اجتماعی، نقشی حیاتی در مدیریت موفقیت‌آمیز این بیماری‌ها دارد. هرچند ممکن است درمان قطعی همیشه امکان‌پذیر نباشد، اما به کمک روان‌درمانی‌ها، داروها و روش‌های حمایتی، افراد مبتلا می‌توانند زندگی باکیفیتی را تجربه کنند.

منابع

Drugs to Treat Mental Illness

A Guide to Different Types of Therapy

Diseases conditions Mental illness Diagnosis & Treatment

۱۶ آبان ۱۴۰۳ توسط دکتر مهشید جمشیدی 0 دیدگاه

انواع دارو افسردگی و اضطراب

آشنایی با داروهای ضد افسردگی و ضد اضطراب: مکانیسم اثر، انواع و عوارض جانبی

افسردگی و اختلالات اضطرابی یکی از رایج‌ترین مشکلات روانی در دنیای امروز به‌شمار می‌آیند که میلیون‌ها نفر در سراسر جهان با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند. این مشکلات می‌توانند به‌شدت کیفیت زندگی افراد را تحت تاثیر قرار دهند و در صورت عدم درمان به موقع، به مشکلات جدی‌تری منجر شوند. در کنار روش‌های مختلف روان‌درمانی، دارودرمانی یکی از موثرترین راه‌های کنترل و کاهش علائم افسردگی و اضطراب است. انواع مختلفی از داروها وجود دارند که هرکدام با عملکرد خاص خود، به تنظیم شیمی مغز و بهبود خلق و خو کمک می‌کنند. شناخت این داروها و آگاهی از اثرات و عوارض جانبی آن‌ها می‌تواند به افراد کمک کند تا بهتر با اختلالات خود مقابله کرده و درمان موثرتری را دنبال کنند.

انواع داروهای ضدافسردگی

این داروها معمولا بر سطح سروتونین، نوراپی‌نفرین و دوپامین، که از مهم‌ترین انتقال‌دهنده‌های عصبی مرتبط با خلق و خو هستند، تاثیر می‌گذارند. در ادامه به بررسی انواع اصلی داروهای ضدافسردگی پرداخته می‌شود:

1- مهارکننده‌های بازجذب سروتونین

مهارکننده‌های بازجذب سروتونین (Selective Serotonin Reuptake Inhibitors – SSRIs) یکی از پرکاربردترین و رایج‌ترین انواع داروهای ضدافسردگی هستند. این داروها به‌طور خاص بر روی انتقال‌دهنده عصبی سروتونین تمرکز می‌کنند. سروتونین یک ماده شیمیایی است که نقشی کلیدی در تنظیم خلق و خو دارد. SSRIs با جلوگیری از بازجذب سروتونین در مغز، باعث افزایش سطح این ماده در سیناپس‌های عصبی می‌شوند و این امر به بهبود علائم افسردگی و اضطراب کمک می‌کند. نام‌های رایج شامل:

  • سرترالین (Zoloft)
  • آسنترا (Asentra)
  • سیتالوپرام (Celexa)
  • فلوکستین (Prozac)
  • اس‌سیتالوپرام (Lexapro)

عوارض جانبی SSRIs معمولا خفیف و گذرا هستند، اما ممکن است شامل موارد زیر باشند:

  • تهوع و سردرد
  • بی‌خوابی یا خواب‌آلودگی
  • کاهش میل جنسی یا اختلالات جنسی
  • خشکی دهان و سرگیجه

این داروها به‌دلیل پروفایل ایمنی بالا و کمترین عوارض جانبی، به‌عنوان اولین خط درمان برای افسردگی و اضطراب در بسیاری از موارد تجویز می‌شوند.

2- مهارکننده‌های بازجذب سروتونین-نوراپی‌نفرین

مهارکننده‌های بازجذب سروتونین-نوراپی‌نفرین (Serotonin-Norepinephrine Reuptake Inhibitors – SNRIs) داروهایی هستند که علاوه بر تاثیر بر سروتونین، بر نوراپی‌نفرین نیز تاثیر می‌گذارند. نوراپی‌نفرین نقشی کلیدی در تنظیم استرس و پاسخ‌های بدن به محرک‌های خارجی دارد. افزایش این ماده شیمیایی، بهبود انرژی، تمرکز و کاهش علائم افسردگی را به‌همراه دارد. نام‌های رایج شامل:

  • دولوکستین (Cymbalta)
  • ونلافاکسین (Effexor)

SNRIs ممکن است عوارض جانبی مشابه SSRIs داشته باشند، اما علاوه بر آن، ممکن است عوارض زیر نیز بروز کنند:

  • افزایش فشار خون
  • تعریق زیاد
  • اضطراب یا بی‌قراری

این داروها معمولا برای بیمارانی که به SSRIs پاسخ مناسبی نمی‌دهند، تجویز می‌شوند.

3- داروهای ضدافسردگی سه‌حلقه‌ای

داروهای ضدافسردگی سه‌حلقه‌ای (Tricyclic Antidepressants – TCAs) از جمله اولین دسته داروهای ضدافسردگی هستند که مورد استفاده قرار گرفتند. این داروها اثرات قابل‌توجهی بر سروتونین و نوراپی‌نفرین دارند و باعث افزایش سطح این مواد در مغز می‌شوند. نام‌های رایج شامل:

  • آمی‌تریپتیلین (Elavil)
  • ایمی‌پرامین (Tofranil)

TCAs به‌دلیل عوارض جانبی شدیدتر، معمولا در مواردی که سایر داروها موثر نبوده‌اند، تجویز می‌شوند. عوارض جانبی این داروها عبارتند از:

  • خواب‌آلودگی شدید
  • افزایش وزن
  • یبوست و خشکی دهان
  • مشکلات قلبی و کاهش فشار خون

گرچه TCAs همچنان در درمان افسردگی و اضطراب مورد استفاده قرار می‌گیرند، اما به دلیل عوارض جانبی نسبتا بالا، تنها در موارد خاص یا مقاوم به درمان استفاده می‌شوند.

4- مهارکننده‌های مونوآمین اکسیداز

مهارکننده‌های مونوآمین‌اکسیداز (Monoamine Oxidase Inhibitors – MAOIs) از قدیمی‌ترین داروهای ضدافسردگی هستند که با مهار آنزیم مونوآمین‌اکسیداز باعث افزایش سطح سروتونین، نوراپی‌نفرین و دوپامین می‌شوند. MAOIs به دلیل تداخلات زیاد با غذاها و داروهای دیگر، کمتر استفاده می‌شوند و معمولا برای بیمارانی که به داروهای دیگر پاسخ نداده‌اند، تجویز می‌شوند. نام‌های رایج شامل:

  • فنلزین (Nardil)
  • ترانیل‌سیپرومین (Parnate)

MAOIs به‌دلیل تداخلات شدید با غذاها و برخی داروها، نیاز به رژیم غذایی خاص دارند. مصرف مواد غذایی حاوی تیرامین (پنیرهای کهنه مثل چدار، پارمزان؛ گوشت‌های فرآوری شده و دودی مثل کالباس، سوسیس، سالامی و بیکن؛ ماهی‌های دودی و فرآوری‌شده مثل ماهی دودی، شاه‌ماهی؛ میوه‌های خشک شده مثل کشمش، انجیر، و زردآلو خشک؛ سس‌های تخمیرشده مثل سس سویا، سس ماهی؛ شکلات و کاکائو) می‌تواند باعث افزایش شدید فشار خون و بروز عوارض جدی شود. دیگر عوارض جانبی شامل:

  • بی‌خوابی یا خواب‌آلودگی
  • افزایش وزن
  • فشار خون بالا در صورت مصرف نادرست

گرچه MAOIs به‌دلیل عوارض و محدودیت‌ها کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرند، در درمان افسردگی‌های مقاوم به درمان بسیار موثر هستند.

انواع دارو افسردگی و اضطراب

انواع داروهای ضداضطراب

این داروها می‌توانند به افرادی که از اختلالات اضطرابی، پانیک، یا بی‌خوابی رنج می‌برند کمک کنند تا آرامش بیشتری داشته باشند و بتوانند بهتر با اضطراب‌های روزمره کنار بیایند.

1- بنزودیازپین‌ها

بنزودیازپین‌ها یکی از موثرترین و سریع‌الاثرترین داروهای ضداضطراب هستند که به‌طور گسترده برای مدیریت اضطراب حاد و بی‌خوابی تجویز می‌شوند. این داروها با افزایش فعالیت گابا (یک انتقال‌دهنده عصبی آرام‌بخش) در مغز، باعث کاهش فعالیت سیستم عصبی مرکزی و ایجاد حس آرامش می‌شوند. نام‌های رایج شامل:

  • دیازپام (Valium)
  • آلپرازولام (Xanax)
  • لورازپام (Ativan)

بنزودیازپین‌ها عمدتا برای درمان اضطراب‌های شدید و کوتاه‌مدت و همچنین در مواردی که فرد دچار بی‌خوابی شدید است، استفاده می‌شوند. این داروها به سرعت اثر می‌کنند و می‌توانند تسکین فوری برای بیماران مضطرب فراهم کنند. با وجود اثربخشی بالا، بنزودیازپین‌ها به دلیل خطر وابستگی و سوءمصرف، باید با احتیاط مصرف شوند. برخی از عوارض جانبی رایج عبارتند از:

  • خواب‌آلودگی و کاهش تمرکز
  • کاهش تعادل و هماهنگی حرکتی
  • وابستگی جسمی و روانی
  • افسردگی تنفسی در مصرف بیش از حد

به دلیل خطر وابستگی، بنزودیازپین‌ها معمولا برای درمان‌های کوتاه‌مدت توصیه می‌شوند و قطع تدریجی و تحت نظر پزشک از اهمیت بالایی برخوردار است.

2- داروهای غیربنزودیازپینی

بوسپیرون یکی از داروهای غیربنزودیازپینی است که برای درمان اضطراب استفاده می‌شود. این دارو برخلاف بنزودیازپین‌ها، خطر وابستگی ندارد و به تدریج اثر می‌گذارد. نام رایج شامل:

  • بوسپیرون (Buspirone)

بوسپیرون به تنظیم سطح سروتونین در مغز کمک می‌کند و اثر آرام‌بخشی آن تدریجی است. اگرچه بوسپیرون به اندازه بنزودیازپین‌ها سریع‌الاثر نیست، اما در طولانی‌مدت برای کنترل اضطراب موثرتر است و خطر وابستگی کمتری دارد.

بوسپیرون نسبت به بنزودیازپین‌ها عوارض جانبی کمتری دارد. برخی از عوارض شایع شامل:

  • سرگیجه
  • سردرد
  • حالت تهوع

این دارو بیشتر برای درمان اضطراب‌های مزمن و پایدار تجویز می‌شود و برخلاف بنزودیازپین‌ها، برای بی‌خوابی‌های شدید مناسب نیست.

عوارض جانبی مشترک و مدیریت آن‌ها

داروهای اعصاب و ضدافسردگی به‌طور کلی می‌توانند تاثیرات مثبتی بر وضعیت روانی فرد داشته باشند، اما همراه با این اثرات، احتمال بروز عوارض جانبی نیز وجود دارد. این عوارض ممکن است بسته به نوع دارو و فرد متفاوت باشد، اما چندین عارضه جانبی شایع میان بیشتر داروهای اعصاب و ضدافسردگی وجود دارد که با مدیریت مناسب می‌توان شدت و تأثیر آن‌ها را کاهش داد.

1- خشکی دهان

بسیاری از داروهای ضدافسردگی و اعصاب ممکن است باعث خشکی دهان شوند. این مشکل می‌تواند منجر به بروز مشکلاتی نظیر افزایش خطر پوسیدگی دندان و عفونت‌های دهانی شود. برای مدیریت این عارضه:

  • نوشیدن آب فراوان
  • جویدن آدامس بدون قند
  • استفاده از دهانشویه‌های مخصوص خشکی دهان

2- افزایش وزن

افزایش وزن یکی دیگر از عوارض شایع برخی از داروهای ضدافسردگی و تثبیت‌کننده‌های خلق است. این افزایش وزن ممکن است به دلیل تغییرات متابولیک و افزایش اشتها ناشی از مصرف این داروها باشد. برای مدیریت افزایش وزن:

  • مصرف غذاهای سالم و کم‌کالری
  • افزایش فعالیت بدنی و ورزش منظم
  • مشاوره با پزشک برای ارزیابی امکان تنظیم دوز دارو

3- اختلالات جنسی

یکی از عوارض جانبی شایع برخی داروهای ضدافسردگی، کاهش میل جنسی یا اختلال در عملکرد جنسی است. این مشکل ممکن است به دلیل تاثیرات دارو بر انتقال‌دهنده‌های عصبی در مغز رخ دهد. برای کاهش این عارضه:

  • مشورت با پزشک برای تغییر دارو یا تنظیم دوز
  • استفاده از داروهای جایگزین که اثرات کمتری بر عملکرد جنسی دارند.

4- تهوع و مشکلات گوارشی

داروهای اعصاب و ضدافسردگی به خصوص در هفته‌های اول مصرف، ممکن است باعث تهوع و مشکلات گوارشی شوند. این مشکلات معمولا با تطبیق بدن با دارو کاهش می‌یابند. راهکارهای مدیریت این عوارض شامل:

  • مصرف دارو همراه با غذا
  • استفاده از داروهای ضدتهوع در صورت نیاز

اهمیت مشاوره با پزشک

داروهای اعصاب و ضدافسردگی اگرچه در کنترل و بهبود علائم روانی بسیار موثر هستند، اما نیاز به تجویز دقیق و پیگیری منظم دارند. هر فرد به نوع و دوز خاصی از دارو نیاز دارد و این نیاز ممکن است با گذر زمان تغییر کند.

1- نقش پزشک در تعیین نوع دارو و دوز مناسب

مصرف داروهای ضد افسردگی و ضد اضطراب باید همیشه تحت نظر پزشک صورت گیرد. دلیل این امر، حساسیت و پیچیدگی تنظیم دوز و همچنین نظارت بر واکنش‌های احتمالی بدن به داروها است. هر فرد به صورت متفاوتی به این داروها پاسخ می‌دهد، بنابراین پزشک باید وضعیت بیمار را در طی مراحل مختلف درمان بررسی کند و در صورت نیاز، دوز را تنظیم کند.

  • تنظیم دوز: شروع درمان معمولا با دوزهای پایین است و بسته به وضعیت بیمار و پاسخ به دارو، به تدریج افزایش می‌یابد. این روش باعث کاهش خطر عوارض جانبی در ابتدای درمان می‌شود.
  • مدیریت عوارض جانبی: پزشک می‌تواند عوارض جانبی شایع داروها را بررسی کرده و راهکارهایی برای کاهش آن‌ها پیشنهاد دهد. همچنین، در صورتی که بیمار نسبت به دارویی خاص واکنش‌های شدید نشان دهد، پزشک می‌تواند داروی دیگری را جایگزین کند.

2- تداخلات دارویی

برخی از داروهای ضد افسردگی و ضد اضطراب می‌توانند با دیگر داروها و حتی مواد غذایی تداخل داشته باشند که ممکن است منجر به بروز عوارض جانبی شدید شود. بنابراین، مهم است که بیمار از تداخلات دارویی احتمالی آگاه باشد و هر دارویی که مصرف می‌کند (از جمله داروهای گیاهی، مکمل‌ها و داروهای بدون نسخه) را به پزشک اطلاع دهد.

3- نیاز به پیگیری و اصلاح دارو در طول زمان

وضعیت بیمار و واکنش بدن او به دارو در طول زمان ممکن است تغییر کند. به همین دلیل، پیگیری‌های منظم با پزشک برای بررسی و تنظیم دارو ضروری است. ممکن است:

  • نیاز به افزایش یا کاهش دوز دارو باشد؛
  • داروی جدیدی به برنامه درمانی اضافه شود؛
  • به دلیل عوارض جانبی، داروی جایگزین تجویز شود.

4- هشدارهای مهم در مورد قطع ناگهانی مصرف دارو

یکی از مهم‌ترین نکات در مصرف داروهای اعصاب و ضدافسردگی، قطع ناگهانی آن‌ها است. بسیاری از این داروها باعث وابستگی فیزیولوژیکی می‌شوند و قطع ناگهانی آن‌ها می‌تواند باعث بروز علائمی نظیر:

  • تشدید اضطراب و افسردگی
  • سرگیجه و سردرد شدید
  • علائم شبه‌آنفلوآنزا

قطع داروها باید همیشه به‌صورت تدریجی و تحت نظر پزشک انجام شود تا از بروز عوارض ترک جلوگیری شود.

5- مدت زمان لازم برای اثرگذاری داروها

برخلاف بسیاری از داروهای دیگر، داروهای ضد افسردگی و ضد اضطراب معمولا به زمان نیاز دارند تا به اثر مطلوب برسند. این داروها به سرعت در بدن عمل نمی‌کنند، و بیمار باید نسبت به این موضوع آگاه باشد تا از قطع نابه‌جای دارو خودداری کند.

  • داروهای ضد افسردگی: معمولا بین ۲ تا ۶ هفته طول می‌کشد تا داروهای ضد افسردگی به طور کامل اثر خود را نشان دهند. در طول این مدت، بیمار ممکن است عوارض جانبی اولیه را تجربه کند، که به تدریج کاهش پیدا می‌کند. پزشک ممکن است توصیه کند که بیمار در این مدت دارو را ادامه دهد و به اثرات اولیه توجه زیادی نکند، زیرا با گذشت زمان اثرات مثبت ظاهر خواهند شد.
  • داروهای ضد اضطراب: بنزودیازپین‌ها به سرعت اثر می‌کنند و برای کاهش سریع اضطراب موثر هستند. اما مصرف طولانی‌مدت آن‌ها به دلیل خطر وابستگی توصیه نمی‌شود. از طرف دیگر، داروهای ضد اضطرابی مانند SSRIs که به تدریج تاثیر می‌گذارند، ممکن است چند هفته زمان ببرند تا اثر کامل خود را نشان دهند.

سخن آخر

داروهای ضدافسردگی و اضطراب نقشی حیاتی در بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا به اختلالات روانی ایفا می‌کنند. با این حال، استفاده صحیح از این داروها نیازمند آگاهی از نوع دارو، عوارض جانبی و اهمیت مشاوره مداوم با پزشک است. درمان دارویی زمانی به بیشترین اثر خود می‌رسد که با مشاوره‌های روان‌شناختی و پیگیری دقیق همراه شود. بیماران باید به داروهای خود متعهد بمانند، اما در عین حال از اهمیت نظارت مداوم پزشک غافل نباشند تا بتوانند به تدریج بهبود پیدا کنند و از عوارض جانبی احتمالی دور بمانند. درمان موفق، نیازمند همکاری مشترک بین بیمار و پزشک است.

منابع

Depression Medication

Anxiety Disorders Medication

Anxiety and Depression: Optimizing Treatments

Pharmacotherapy for Depression and Anxiety in the Primary Care Setting

۳ مهر ۱۴۰۳ توسط دکتر مهشید جمشیدی 0 دیدگاه

علائم مشکلات عصبی و روانی

مشکلات عصبی و اختلالات روانی خطرناک

ذهن انسان، به عنوان مرکز کنترل تمامی احساسات، افکار و رفتارها، می‌تواند در برابر فشارهای زندگی و تغییرات شیمیایی دچار اختلالات جدی شود. بیماری‌های اعصاب و روان، از جمله اختلالات روانی خطرناک، می‌توانند بدون هشدار قبلی بروز کنند و تاثیرات مخربی بر زندگی فردی و اجتماعی افراد داشته باشند. این اختلالات ممکن است به تدریج و یا به‌طور ناگهانی ظهور کنند؛ از افسردگی‌های عمیق و ناتوان‌کننده گرفته تا اسکیزوفرنی‌های پیچیده و رفتارهای ضد اجتماعی، هر یک از این بیماری‌ها به نوعی فرد را از مسیر عادی زندگی منحرف می‌کنند. اغلب، درک و شناخت این مشکلات برای افراد غیرمتخصص دشوار است؛ اما قصد دارم در این مقاله با هدف افزایش آگاهی، به تعریف علائم مختلف بیماری‌های اعصاب و روان بپردازم. این آشنایی می‌تواند در تشخیص زود هنگام و مدیریت این اختلالات بسیار موثر باشد.

علائم بیماری‌های اعصاب و روان

1- افسردگی شدید

افسردگی شدید، که به عنوان افسردگی بالینی نیز شناخته می‌شود یک اختلال جدی و شایع روانی است که می‌تواند هر فردی را در هر سن و در هر مرحله‌ای از زندگی تحت تاثیر قرار دهد. این نوع افسردگی می‌تواند به شدت عملکرد روزمره فرد را تحت تاثیر قرار دهد و نیاز به درمان‌های تخصصی دارد. علائم افسردگی شدید به شرح زیر است:

  • احساس غم و اندوه شدید: فرد مبتلا به افسردگی شدید به طور مداوم احساس غم، اندوه، یا ناامیدی می‌کند. این احساسات ممکن است برای هفته‌ها یا ماه‌ها ادامه یابند و حتی با وقوع رویدادهای مثبت نیز تغییر نکنند.
  • از دست دادن علاقه به فعالیت‌های روزمره: فرد علاقه خود را به فعالیت‌هایی که قبلا از آن‌ها لذت می‌برده، مانند سرگرمی‌ها، ورزش، یا وقت‌گذرانی با دوستان، از دست می‌دهد.
  • تغییرات در اشتها و وزن: افسردگی شدید ممکن است باعث کاهش یا افزایش شدید اشتها شود، که به دنبال آن تغییرات قابل توجهی در وزن ایجاد می‌شود.
  • مشکلات خواب: افراد مبتلا ممکن است دچار بی‌خوابی شوند یا به طور مداوم بیش از حد معمول بخوابند.
  • خستگی و کاهش انرژی: خستگی شدید و مداوم که حتی با استراحت نیز برطرف نمی‌شود، یکی از علائم اصلی افسردگی شدید است.
  • احساس بی‌ارزشی یا احساس گناه بیش از حد: فرد ممکن است احساس بی‌ارزشی کند و خود را به خاطر مسائل جزئی به شدت سرزنش کند.
  • مشکلات تمرکز و تصمیم‌گیری: افراد مبتلا به افسردگی شدید ممکن است در تمرکز کردن، فکر کردن، یا تصمیم‌گیری دچار مشکل شوند. این مشکل می‌تواند در کار، تحصیل، و زندگی روزمره فرد تاثیر منفی داشته باشد.
  • افکار مرگ و خودکشی: در موارد شدید، فرد ممکن است به طور مداوم به مرگ فکر کند و حتی برنامه‌ریزی برای خودکشی داشته باشد.
  • بی‌قراری یا کندی روانی-حرکتی: فرد ممکن است دچار بی‌قراری شود یا حرکات و گفتار او به طور محسوسی کند شود.

2- اسکیزوفرنی

علائم اسکیزوفرنی به‌طور کلی به سه دسته تقسیم می‌شوند: علائم مثبت، علائم منفی و علائم شناختی. هر کدام از این دسته‌ها شامل نشانه‌های خاصی هستند که به شکل موردی و جداگانه در ادامه توضیح داده می‌شوند.

الف) علائم مثبت

این علائم به آن دسته از تجربیات غیرطبیعی یا اضافی اشاره دارد که به واقعیت افزوده می‌شود. این علائم شامل:

  • هذیان‌ها: باورهای نادرستی که فرد به آن‌ها باور کامل دارد، حتی زمانی که شواهدی قوی بر خلاف آن‌ها وجود دارد. به عنوان مثال، فرد ممکن است باور داشته باشد که قدرت یا ماموریتی ویژه دارد یا دیگران در حال توطئه علیه او هستند.
  • توهمات: تجربیاتی که در غیاب محرک‌های خارجی رخ می‌دهند، به ویژه توهمات شنیداری. فرد ممکن است صداهایی بشنود که دیگران قادر به شنیدن آن‌ها نیستند، یا ممکن است چیزهایی ببیند که واقعا وجود ندارند.
  • گفتار ناهماهنگ: گفتاری که از نظر منطقی و معنا پیچیده یا درهم است. فرد ممکن است از یک موضوع به موضوع دیگر بپرد، بدون اینکه ارتباط منطقی بین آن‌ها وجود داشته باشد. گفتار ممکن است به قدری ناهماهنگ باشد که دیگران نتوانند آن را درک کنند.
  • رفتار ناهماهنگ یا کاتاتونیک: رفتارهای عجیب و غریب یا غیرقابل پیش‌بینی که ممکن است شامل حرکات بی‌هدف، رفتارهای بی‌منطق، یا حتی عدم واکنش به محیط باشد. در حالت‌های کاتاتونیک، فرد ممکن است دچار عدم حرکت یا ناتوانی در پاسخ به محیط شود.

ب) علائم منفی

این علائم به کاهش یا از دست دادن عملکردهای طبیعی فرد اشاره دارد. این علائم شامل:

  • کاهش یا عدم بیان احساسات: فرد ممکن است در بیان احساسات خود دچار مشکل شود و حالات چهره‌اش کمتر از معمول تغییر کند. این موضوع می‌تواند باعث شود که فرد سرد و بی‌احساس به نظر برسد.
  • فقدان انگیزه: فرد ممکن است تمایل یا انگیزه برای انجام فعالیت‌های روزمره را از دست بدهد. این موضوع می‌تواند به مشکلاتی مانند ناتوانی در شروع و پایان دادن به کارها، مراقبت از خود، یا حفظ روابط اجتماعی منجر شود.
  • کاهش گفتار: فرد ممکن است کمتر صحبت کند یا گفتار او محدود و غیرمفصل باشد. این کاهش گفتار می‌تواند به دلیل کاهش توانایی تفکر یا مشکلاتی در ابراز افکار باشد.
  • ناتوانی در تجربه لذت: فرد ممکن است قادر به تجربه لذت از فعالیت‌هایی که قبلا برای او خوشایند بودند، نباشد. این می‌تواند شامل فعالیت‌های اجتماعی، سرگرمی‌ها یا حتی غذا خوردن باشد.

پ) علائم شناختی

این علائم شامل مشکلاتی در پردازش اطلاعات و توانایی‌های شناختی هستند که می‌توانند بر زندگی روزمره تاثیر بگذارند. این علائم شامل:

  • مشکلات توجه و تمرکز: فرد ممکن است در تمرکز بر روی یک فعالیت خاص یا حفظ توجه برای مدت طولانی مشکل داشته باشد. این موضوع می‌تواند کارایی در محیط کار یا تحصیل را کاهش دهد.
  • مشکلات حافظه کاری: فرد ممکن است در به خاطر سپردن اطلاعات جدید یا استفاده از اطلاعات قدیمی دچار مشکل شود. این مشکلات می‌تواند باعث شود که فرد در انجام وظایف روزمره یا به خاطر سپردن مکالمات و قرارهای ملاقات مشکل داشته باشد.
  • مشکلات برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری: فرد ممکن است در برنامه‌ریزی، سازماندهی، و اتخاذ تصمیمات منطقی مشکل داشته باشد. این موضوع می‌تواند به مشکلاتی در مدیریت زندگی شخصی و اجتماعی منجر شود.

علائم مشکلات عصبی و روانی

3- اختلال شخصیت ضد اجتماعی

اختلال شخصیت ضد اجتماعی یک اختلال شخصیتی پیچیده است که با نادیده گرفتن حقوق دیگران، بی‌توجهی به هنجارهای اجتماعی، و رفتارهای بی‌پروا و ضد اجتماعی شناخته می‌شود. افراد مبتلا به این اختلال اغلب به صورت مداوم و بدون احساس گناه یا پشیمانی قوانین را زیر پا می‌گذارند. علائم این اختلال به شرح زیر است:

  • نقض مکرر قوانین و هنجارهای اجتماعی: این افراد غالبا به صورت مداوم قوانین اجتماعی را زیر پا می‌گذارند و به اعمال غیرقانونی مانند دزدی، فریبکاری، یا تخریب اموال دیگران دست می‌زنند.
  • دروغگویی و فریبکاری: این افراد به دروغگویی مزمن و فریب دادن دیگران برای کسب منفعت شخصی یا لذت تمایل دارند. آن‌ها ممکن است به راحتی دیگران را فریب دهند و احساس گناه یا پشیمانی نکنند.
  • عدم پشیمانی یا احساس گناه: افرادی که به این اختلال مبتلا هستند، معمولا از اعمال خود پشیمان نمی‌شوند و هیچ‌گونه احساس گناه یا عذاب وجدان بابت آسیب‌هایی که به دیگران وارد می‌کنند، ندارند.
  • بی‌توجهی به امنیت خود و دیگران: آن‌ها اغلب رفتارهای پرخطر و بی‌پروا از خود نشان می‌دهند، مانند رانندگی با سرعت بالا یا شرکت در فعالیت‌های مخاطره‌آمیز بدون توجه به عواقب.
  • عدم مسئولیت‌پذیری: این افراد ممکن است در انجام وظایف شغلی و مالی خود کوتاهی کنند و به راحتی به تعهدات خود پایبند نباشند. همچنین، ممکن است به عنوان والدین یا شرکا رفتارهای مسئولانه‌ای نداشته باشند.
  • عدم توانایی در برقراری روابط پایدار: روابط آن‌ها غالبا سطحی و ناپایدار است. این افراد به سختی می‌توانند روابط عاطفی طولانی‌مدت و بامعنایی را برقرار کنند.
  • تحریک‌پذیری و پرخاشگری: این افراد ممکن است به سرعت عصبانی شوند و درگیری‌های جسمی یا لفظی ایجاد کنند. پرخاشگری و تحریک‌پذیری از ویژگی‌های بارز آن‌هاست.
  • عدم توانایی در برنامه‌ریزی بلندمدت: افرادی که به این اختلال مبتلا هستند، تمایل دارند که برای لذت‌های کوتاه‌مدت تصمیم بگیرند و به پیامدهای بلندمدت رفتارهایشان توجهی ندارند.

4- اختلالات دوقطبی

اختلالات دوقطبی یک دسته از اختلالات روانی هستند که با تغییرات شدید در خلق و خو، انرژی، و سطح فعالیت فرد مشخص می‌شوند. این اختلالات به صورت دوره‌های متناوب از مانیا (یا هیپومانیا) و افسردگی بروز می‌کند. هر یک از این دوره‌ها می‌تواند از چند روز تا چند ماه طول بکشد و تاثیر زیادی بر زندگی روزمره فرد داشته باشد. علائم این اختلالات به شرح زیر است:

  • افزایش انرژی و فعالیت: افراد در دوره‌های مانیا یا هیپومانیا احساس انرژی زیادی می‌کنند و ممکن است به انجام فعالیت‌های بیش از حد معمول مانند کارهای متعدد یا ورزش زیاد روی آورند.
  • حس خودبزرگ‌بینی: فرد ممکن است احساس قدرت، بزرگی یا اعتماد به نفس غیرواقعی داشته باشد و باور کند که توانایی‌های استثنایی دارد.
  • کاهش نیاز به خواب: در دوره‌های مانیا، نیاز به خواب به شدت کاهش می‌یابد و فرد ممکن است تنها چند ساعت در شب بخوابد و همچنان احساس سرزندگی داشته باشد.
  • تکلم سریع و پرحرفی: فرد ممکن است به سرعت صحبت کند و به طور مداوم و بدون وقفه صحبت کند، طوری که دیگران به سختی بتوانند صحبت‌های او را دنبال کنند.
  • رفتارهای تکانشی و خطرپذیر: افراد ممکن است دست به تصمیم‌گیری‌های پرخطر بزنند، مانند خرج کردن بی‌رویه پول، رفتارهای جنسی بی‌پروا، یا تصمیمات شغلی ناپخته.
  • عدم توانایی در تمرکز: فرد ممکن است به سختی بتواند بر روی یک موضوع تمرکز کند و به راحتی حواسش پرت شود.

5- اختلال وسواسی-اجباری

افراد مبتلا به این اختلال اغلب دچار افکار مزاحم و ناخواسته‌ای می‌شوند که باعث اضطراب و استرس شدید می‌شود. برای کاهش یا خنثی کردن این اضطراب، آن‌ها به رفتارهای تکراری و اجباری متوسل می‌شوند. این رفتارها ممکن است به طور موقت احساس آرامش به همراه داشته باشند، اما در نهایت چرخه‌ای از وسواس و اجبار را تقویت می‌کنند. به مرور زمان، این چرخه می‌تواند به گونه‌ای گسترش یابد که عملکرد روزانه فرد را به شدت مختل کند. علائم این اختلال به شرح زیر است:

  • افکار مزاحم و تکراری: افکاری که به طور مداوم به ذهن فرد می‌آیند و اغلب ناخوشایند، ترسناک، یا بی‌معنی هستند. این افکار ممکن است شامل ترس از آلودگی، آسیب دیدن، یا انجام کارهای غیراخلاقی باشد.
  • تصاویر ذهنی ناخواسته: تصاویر یا سناریوهای ذهنی ناخوشایند که به طور مکرر به ذهن فرد خطور می‌کند. این تصاویر ممکن است شامل صحنه‌های خشونت‌آمیز یا غیرقانونی باشد.
  • تمایل به نظم و تقارن: نیاز شدید به مرتب‌سازی، چیدن، یا تنظیم اشیاء به یک ترتیب خاص یا با تقارن کامل.
  • ترس از آسیب به دیگران یا خود: ترس غیرمنطقی از اینکه ممکن است به خود یا دیگران آسیب برسانند، حتی اگر هیچ دلیلی برای این ترس وجود نداشته باشد.
  • رفتارهای تکراری: رفتارهایی که فرد احساس می‌کند باید به طور مکرر انجام دهد تا از بروز اضطراب ناشی از وسواس جلوگیری کند. این رفتارها ممکن است شامل شستشوی مکرر دست‌ها، چک کردن قفل‌ها، یا مرتب‌سازی اشیاء باشد.
  • مراسم و عادات خاص: اجرای مراسم خاص یا دنبال کردن روتین‌های خاص به طور دقیق و به همان شکل همیشگی.
  • چک کردن مکرر: چک کردن مکرر اشیاء یا شرایط (مانند اطمینان از خاموش بودن اجاق گاز یا قفل بودن در) برای جلوگیری از یک فاجعه فرضی.

علائم مشکلات عصبی و روانی

6- اختلال شخصیت مرزی

یک اختلال روانی است که با ناپایداری در روابط بین‌فردی، تصویر خود، و احساسات مشخص می‌شود. برخی از علائم اصلی این اختلال به شرح زیر است:

  • نوسانات شدید در روابط بین‌فردی: افراد با اختلال شخصیت مرزی اغلب روابطشان را به شدت ایده‌آل‌سازی می‌کنند یا کاملا از آن‌ها ناامید می‌شوند. به سرعت از عشق به نفرت یا برعکس تغییر می‌کنند.
  • ترس شدید از ترک شدن: یکی از ویژگی‌های بارز این اختلال، ترس شدید از ترک شدن یا طرد شدن است. این ترس ممکن است به رفتارهایی مانند وابستگی شدید، کنترل کردن یا حتی اقدام به خودکشی منجر شود.
  • احساس هویت ناپایدار: این افراد اغلب تصویر ثابتی از خود ندارند و ممکن است به طور مداوم در حال تغییر احساسات، ارزش‌ها، و اهدافشان باشند.
  • تکانشگری: تکانشگری در رفتارهایی مثل خرج کردن بیش از حد، رانندگی بی‌محابا، رابطه‌های جنسی پرخطر، مصرف مواد مخدر، یا خوردن افراطی دیده می‌شود.
  • رفتارهای خودتخریبی: این افراد ممکن است خودزنی یا خودکشی کنند. افکار خودکشی یا رفتارهای خودآزاردهنده معمولا در مواقع استرس یا ترک شدن افزایش می‌یابند.
  • ناپایداری در خلق‌و‌خو: افراد مبتلا به ممکن است به سرعت از یک حالت عاطفی به حالت دیگر تغییر کنند، مثل از شادی به غم یا از عصبانیت به اضطراب. این تغییرات معمولا چند ساعت تا چند روز طول می‌کشد.
  • احساس پوچی مزمن: بسیاری از مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی احساس می‌کنند که زندگی آن‌ها تهی و بی‌معنی است.
  • خشم شدید و کنترل‌نشده: خشم شدید و ناتوانی در کنترل آن، به ویژه در روابط نزدیک، یکی دیگر از ویژگی‌های این اختلال است. این افراد ممکن است به کوچک‌ترین ناامیدی‌ها به شدت واکنش نشان دهند.
  • پارانویا یا قطع ارتباط با واقعیت: در شرایط استرس‌زا، ممکن است افکار پارانوئید یا احساس قطع ارتباط با واقعیت رخ دهد.

7- اختلال شخصیت خودشیفته

یک اختلال روانی است که با احساس بزرگ‌نمایی از خود، نیاز شدید به تحسین و تایید دیگران، و عدم همدلی نسبت به دیگران مشخص می‌شود. علائم این اختلال به صورت زیر قابل توضیح است:

  • احساس بزرگ‌منشی: افراد مبتلا به این اختلال معمولا خودشان را بسیار مهم‌تر و باارزش‌تر از دیگران می‌دانند. آن‌ها فکر می‌کنند که بهتر، موفق‌تر و خاص‌تر از دیگران هستند.
  • نیاز مداوم به تحسین: این افراد همواره به دنبال تحسین و تایید دیگران هستند. ممکن است به‌طور دائم از دیگران بخواهند که آن‌ها را تحسین کنند و نیاز شدیدی به تشویق و تمجید داشته باشند.
  • احساس استحقاق: افراد خودشیفته به این باورند که به‌طور خودکار مستحق برخورد ویژه هستند و دیگران باید با آن‌ها به طور خاص رفتار کنند. آن‌ها اغلب انتظار دارند که خواسته‌هایشان بلافاصله برآورده شود.
  • استفاده از دیگران: این افراد ممکن است برای رسیدن به اهداف خود از دیگران بهره‌برداری کنند و معمولا به نیازها و احساسات دیگران توجهی ندارند.
  • عدم همدلی: یکی از ویژگی‌های بارز این اختلال، ناتوانی در درک یا همدلی با احساسات و نیازهای دیگران است. این افراد به دیگران به عنوان وسیله‌ای برای رفع نیازهای خود نگاه می‌کنند و کمتر به احساسات و نیازهای آن‌ها اهمیت می‌دهند.
  • حسادت به دیگران یا باور به حسادت دیگران به خود: افراد خودشیفته ممکن است به دیگران حسادت کنند یا بر این باور باشند که دیگران به آن‌ها حسادت می‌کنند. آن‌ها اغلب خود را موفق‌تر یا بهتر از دیگران می‌دانند و نمی‌توانند تحمل کنند که کسی بهتر از آن‌ها باشد.
  • غرور و تکبر: رفتارهای خودشیفته معمولاً با تکبر و غرور همراه است. آن‌ها معمولا با دیگران به صورت تحقیرآمیز رفتار می‌کنند و احساس می‌کنند که در مقایسه با دیگران برتر هستند.
  • رویاهای موفقیت و قدرت بی‌نهایت: افراد مبتلا به اغلب در ذهن خود درگیر رویاهای موفقیت‌های بی‌نهایت، قدرت، زیبایی، و استعدادهای استثنایی هستند. آن‌ها فکر می‌کنند که به موفقیت‌های بزرگ و غیرقابل دسترسی دست خواهند یافت.
  • حساسیت به انتقاد: با وجود تصویر ظاهری قوی و اعتماد به نفس کاذب، این افراد به شدت به انتقاد حساس هستند و حتی انتقادات جزئی می‌تواند باعث ناراحتی شدید، خشم یا حتی افسردگی در آن‌ها شود.

8- اختلال استرس پس از سانحه

یک اختلال روانی است که پس از تجربه یا مشاهده یک رویداد بسیار آسیب‌زا، تهدیدآمیز یا هولناک ایجاد می‌شود. علائم این اختلال باید حداقل یک ماه ادامه داشته باشد تا بتوان تشخیص اختلال استرس پس از سانحه را داد. علائم این اختلال به شرح است:

  • بازپخش مجدد حادثه: افراد ممکن است تجربه‌ای را که از آن رنج برده‌اند، به صورت زنده و تکراری در ذهن خود بازپخش کنند، به گونه‌ای که انگار دوباره در حال رخ دادن است. این اتفاق ممکن است در قالب رویاهای مکرر و ناراحت‌کننده که مربوط به رویداد آسیب‌زا هستند نیز تکرار شود.
  • واکنش‌های جسمی: فرد ممکن است در هنگام مواجهه با یادآورهای رویداد، دچار واکنش‌های فیزیکی مانند تعریق، تپش قلب یا لرزش شود.
  • اجتناب از یادآورهای رویداد: فرد تلاش می‌کند از مکان‌ها، افراد، اشیاء، یا موقعیت‌هایی که یادآور رویداد آسیب‌زا هستند، دوری کند. همچنین ممکن است سعی کند از فکر کردن یا صحبت کردن در مورد حادثه اجتناب کند و احساسات مرتبط با آن را سرکوب کند.
  • تحریک‌پذیری شدید و خشم: فرد ممکن است به‌طور مکرر دچار انفجارهای عصبانیت یا تحریک‌پذیری شود.
  • مشکل در تمرکز: فرد ممکن است در تمرکز بر فعالیت‌ها یا کارهای روزانه مشکل داشته باشد.
  • حساسیت به شوک‌های محیطی: حساسیت شدید به صداهای بلند یا هر چیزی که به نوعی یادآور حادثه باشد.
  • احساس قطع ارتباط با واقعیت: فرد ممکن است احساس کند از بدن یا محیط خود جدا شده است یا احساس کند که محیط اطرافش غیرواقعی به نظر می‌رسد.

سخن آخر

اختلالات عصبی و روانی پیچیده‌تر از آن هستند که با یک نگاه ساده یا یک مجموعه علائم ثابت بتوان به‌طور کامل آن‌ها را درک کرد. این اختلالات در افراد مختلف به شکل‌های متفاوتی بروز می‌کنند و تشخیص به‌موقع آن‌ها نیازمند دقت و آگاهی است. علائم این مشکلات، که ممکن است شامل تغییرات رفتاری، خلقی یا فکری باشند، گاهی به سختی قابل تشخیص‌اند و این موضوع نیاز به توجه بیشتر به سلامت روان در جامعه را نشان می‌دهد. با افزایش آگاهی عمومی و تقویت سیستم‌های حمایتی، می‌توان نه‌تنها از شدت گرفتن این اختلالات جلوگیری کرد، بلکه به افراد مبتلا کمک کرد تا هر چه سریع‌تر و بهتر درمان مطلوب را دریافت کرده و با کیفیت بهتری به زندگی خود ادامه دهند.

منابع

Common Mental Health Disorders

Mental illness – Symptoms and causes

Mental Health Basics: Types of Mental Illness, Diagnosis, Treatment, and More

۱۲ شهریور ۱۴۰۳ توسط دکتر مهشید جمشیدی 0 دیدگاه

شناخت مشکلات عصبی و روانی

اختلالات روانی خطرناک و بیماری‌های اعصاب و روان

در دنیای پیچیده و پرفشار امروزی، بیماری‌های اعصاب و روان به یکی از معضلات اصلی جامعه تبدیل شده‌اند. این بیماری‌ها که می‌توانند از یک اضطراب ساده تا اختلالات روانی خطرناک و پیچیده‌ای مانند اسکیزوفرنی و اختلالات شخصیت را شامل شوند، اغلب به دلایلی چون استرس‌های مزمن، تجربیات تلخ دوران کودکی، یا حتی عوامل ژنتیکی بروز می‌کنند. اگرچه هر یک از این بیماری‌ها ویژگی‌ها و علائم خاص خود را دارند، اما همه آن‌ها در یک نقطه مشترکند: تاثیر عمیقی که بر زندگی فرد و اطرافیان او می‌گذارند. از دست دادن توانایی‌های شناختی، دشواری در برقراری ارتباط با دیگران، و حتی تهدیداتی که ممکن است برای خود فرد یا جامعه به وجود بیاید، تنها بخشی از پیامدهای این اختلالات هستند. در این نوشتار، تلاش می‌کنم تا با نگاهی جامع به انواع بیماری‌های روانی خطرناک، علل و عوامل موثر در بروز آن‌ها، تصویر واضح‌تری از این معضل جهانی ارائه دهم.

تفاوت اختلالات روانی با بیماری‌های اعصاب و روان چیست؟

تفاوت میان بیماری‌های اعصاب و روان و اختلالات روانی موضوعی است که گاهی اوقات ممکن است باعث سردرگمی شود، چرا که این دو اصطلاح به طور مکرر و بعضا به اشتباه به جای یکدیگر استفاده می‌شوند. با این حال، این دو دسته‌بندی دارای تفاوت‌های مهمی در تعریف، علائم و تاثیرات هستند؛ که به صورت زیر است:

تفاوت‌ها

اختلالات روانی

بیماری‌های اعصاب و روان

گستره‌ی مفهومی

اختلال مربوط به کارکرد ذهن و روان

هم شامل اختلالات روانی و هم شامل مشکلات عصبی (نورولوژیکال)

علت بروز

دلایل روانی و بیولوژیک مغز

ژنتیک، محیط و بیولوژیک مغز

علائم

تغییر در احساس، رفتارها، و افکار فرد

ترکیبی از علائم روانی و جسمی

تاثیر بر زندگی فردی و اجتماعی

مشکلات شدید در هویت شخصی، روابط بین فردی، عملکرد اجتماعی و کیفیت زندگی

مشکل در توانایی فیزیکی، مراقبت از خود، مشکلات روانی و کیفیت زندگی

درمان

روان‌درمانی و داروهای -روان‌پزشکی

ترکیبی از مداخلات دارویی، روان‌درمانی و توان‌بخشی فیزیکی

انواع اختلالات روانی و بیماری‌های اعصاب و روان

تخصیص تفاوت بین اختلالات روانی و بیماری‌های عصبی می‌تواند بسیار چالش‌برانگیز باشد، زیرا هر دو گروه از این اختلالات می‌توانند در سطح مختلف به تغییرات شیمیایی و ساختاری در مغز مرتبط باشند. این همپوشانی‌ها موجب می‌شود که مرز بین این دو دسته از اختلالات مبهم و تشخیص صحیح آن‌ها پیچیده‌تر شود، به خصوص زمانی که علائم روانی و عصبی به صورت همزمان در یک بیمار ظاهر می‌شوند. در ادامه به معرفی رایج‌‌ترین این اختلالات و بیماری‌ها می‌پردازم.

1- اختلالات اضطرابی

  • اضطراب (استرس): این اختلال با نگرانی مزمن و بیش از حد در مورد امور روزمره شناخته می‌شود. افراد مبتلا به طور معمول نگرانی‌هایی در مورد موضوعات مختلف مانند سلامتی، امور مالی یا کار دارند که به‌طور غیرقابل کنترلی و بیش از حد معمول هستند. این اضطراب ممکن است با علائمی مانند خستگی، تحریک‌پذیری، مشکلات خواب و مشکلات تمرکز همراه باشد.
  • هراس (پنیک): این اختلال شامل وقوع حملات هراس مکرر و غیرمنتظره است. حملات هراس به صورت ناگهانی با علائمی مثل تپش قلب شدید، تعریق، احساس خفگی، سرگیجه و ترس از دست دادن کنترل یا مردن رخ می‌دهد. افراد مبتلا به این اختلال معمولا از وقوع حملات هراس جدید می‌ترسند و ممکن است از برخی مکان‌ها یا موقعیت‌ها اجتناب کنند.
  • اضطراب اجتماعی: این اختلال با ترس شدید و مداوم از قضاوت دیگران در موقعیت‌های اجتماعی مشخص می‌شود. افراد مبتلا به این اختلال معمولا از تعاملات اجتماعی، صحبت در جمع یا حتی انجام کارهای روزمره در حضور دیگران خودداری می‌کنند، زیرا از نظر آنها ممکن است دچار خجالت یا تحقیر شوند.
  • اختلال وسواس فکری-عملی: در این اختلال، افراد دچار افکار مزاحم و تکراری (وسواس) می‌شوند که موجب اضطراب شدید می‌شود. برای کاهش این اضطراب، فرد به انجام اعمال تکراری و اجباری روی می‌آورد. این افکار و اعمال می‌توانند زندگی روزمره فرد را به شدت مختل کنند.
  • اختلال استرس پس از سانحه: اختلال استرس پس از سانحه یک اختلال روانی است که پس از تجربه یا مشاهده یک رویداد تروماتیک و وحشتناک ایجاد می‌شود. افراد مبتلا ممکن است فلش‌بک، کابوس، اضطراب شدید و افکار ناخواسته مرتبط با حادثه را تجربه کنند.

شناخت مشکلات عصبی و روانی

2- اختلالات خلقی

  • افسردگی: یک اختلال خلقی است که با احساس غم و اندوه شدید، از دست دادن علاقه یا لذت در فعالیت‌های روزمره، خستگی، مشکلات خواب، تغییر در اشتها، و افکار مرتبط با خودکشی مشخص می‌شود. این حالت ممکن است هفته‌ها، ماه‌ها یا حتی سال‌ها ادامه یابد و بر زندگی فرد تاثیر منفی بگذارد.
  • اختلال دوقطبی: این اختلال یک نوع اختلال خلقی است که با دوره‌های متناوب از شیدایی و افسردگی همراه است. در دوره شیدایی، فرد انرژی زیادی دارد، ممکن است خواب کمی نیاز داشته باشد و رفتارهای بی‌ملاحظه و غیرمنطقی از خود نشان دهد. در مقابل، دوره‌های افسردگی شامل علائم مشابه با افسردگی است. تغییرات خلقی در این اختلال می‌تواند بسیار شدید و غیرقابل پیش‌بینی باشد.

3- اختلالات شخصیت

  • اختلال شخصیت مرزی: این اختلال با بی‌ثباتی در احساسات، روابط بین فردی، و تصویر از خود شناخته می‌شود. افراد مبتلا به ممکن است نوسانات شدید خلقی، ترس از ترک شدن، رفتارهای تکانشی، و احساس پوچی داشته باشند. روابط این افراد معمولا پرتنش و بی‌ثبات است.
  • اختلال شخصیت ضد اجتماعی: این اختلال با بی‌توجهی به حقوق دیگران و نقض مکرر قوانین اجتماعی مشخص می‌شود. افراد مبتلا به ممکن است رفتارهای خلافکارانه، دروغ‌گویی مداوم، عدم پشیمانی از آسیب رساندن به دیگران، و ناتوانی در رعایت قوانین اجتماعی نشان دهند. این اختلال معمولا از دوران نوجوانی آغاز می‌شود و به مرور زمان ادامه می‌یابد.
  • اختلال شخصیت نمایشی: این اختلال با رفتارهای توجه‌جویانه و نمایشی مشخص می‌شود. افراد مبتلا به معمولا نیاز شدید به تایید و توجه دیگران دارند، احساسات خود را به صورت نمایشی و اغراق‌آمیز نشان می‌دهند، و در روابط بین فردی اغلب سطحی و ناپایدار هستند. آن‌ها ممکن است به‌شدت به ظاهر و جذابیت خود اهمیت دهند.
  • اختلال شخصیت خودشیفته: این اختلال با احساس خودبزرگ‌بینی، نیاز به تحسین، و عدم همدلی با دیگران مشخص می‌شود. افراد مبتلا به خود را برتر از دیگران می‌دانند، نیاز شدیدی به تحسین و توجه دارند، و ممکن است به دلیل عدم درک احساسات و نیازهای دیگران در روابط بین فردی مشکل داشته باشند. آن‌ها ممکن است حساسیت شدیدی نسبت به انتقاد داشته باشند و به راحتی دچار خشم شوند.

4- اختلالات تغذیه‌ای

  • پرخوری عصبی: این اختلال خوردن شامل دوره‌های مکرر پرخوری است که در آن فرد مقدار زیادی غذا را در مدت کوتاهی مصرف می‌کند و به دنبال آن، رفتارهای جبرانی ناسالم مانند استفراغ عمدی، استفاده از ملین‌ها، روزه گرفتن یا ورزش افراطی برای جلوگیری از افزایش وزن انجام می‌دهد. این چرخه‌ی پرخوری و رفتارهای جبرانی می‌تواند به مشکلات جدی جسمی و روانی منجر شود. افراد مبتلا به پرخوری عصبی اغلب از بدن خود ناراضی هستند و ممکن است به شدت از افزایش وزن بترسند.
  • بی‌اشتهایی عصبی: یک اختلال خوردن جدی است که در آن فرد به‌طور وسواس‌گونه از غذا خوردن خودداری می‌کند، به شدت وزن خود را کاهش می‌دهد و به شدت از اضافه وزن هراس دارد. این اختلال با تصویر بدن تحریف‌شده و خودانگاره منفی همراه است و ممکن است به عوارض جسمی و روانی شدید منجر شود.

5- اختلالات روان‌پریشی

  • اسکیزوفرنی: یک اختلال روانی مزمن و شدید است که بر توانایی فرد برای فکر کردن، احساس کردن و رفتار کردن به‌طور واضح تأثیر می‌گذارد. افراد مبتلا به اسکیزوفرنی ممکن است دچار توهمات (مانند شنیدن صداهایی که وجود ندارند)، هذیان‌ها (باورهای غیرواقعی)، تفکر غیرمنظم، و مشکلات شدید در برقراری ارتباط و انجام وظایف روزمره شوند. این اختلال معمولا به مراقبت‌های پزشکی و روان‌درمانی طولانی‌مدت نیاز دارد.

6- اختلالات یادگیری و توجه

  • اختلال نقص توجهبیش‌فعالی: این اختلال یک وضعیت عصبی-رشدی است که با مشکلاتی در توجه، تمرکز، و کنترل رفتارها همراه است. افراد مبتلا به ممکن است به‌سختی بتوانند به مدت طولانی به یک کار توجه کنند، تکانشگری و بی‌قراری داشته باشند و در کنترل رفتارهای خود دچار مشکل شوند. این اختلال معمولا در کودکی شروع می‌شود و می‌تواند تا بزرگسالی ادامه یابد.
  • اختلالات یادگیری خاص: این دسته از اختلالات به مشکلات پایدار در یادگیری و استفاده از مهارت‌های تحصیلی مانند خواندن، نوشتن، یا ریاضیات اشاره دارند. این مشکلات فراتر از مشکلات عادی یادگیری هستند و باعث می‌شوند که فرد با وجود هوش عادی یا بالاتر از عادی، در این حوزه‌ها عملکرد ضعیفی داشته باشد.

7- اختلالات وابستگی

  • اعتیاد به مواد مخدر: این اختلال زمانی رخ می‌دهد که مصرف مواد مخدر به‌صورت مداوم و غیرقابل کنترل ادامه یابد، با وجود آگاهی از عواقب منفی آن بر سلامت جسمی، روانی، و اجتماعی. اعتیاد به مواد مخدر منجر به وابستگی جسمی و روانی می‌شود و فرد ممکن است در کنترل مصرف خود ناتوان باشد، حتی اگر بخواهد آن را متوقف کند.
  • اعتیاد به الکل: اعتیاد به الکل یک اختلال مزمن است که با مصرف مداوم و بی‌رویه الکل همراه است، حتی وقتی که این مصرف به مشکلات جسمی، روانی، و اجتماعی منجر می‌شود. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است نتوانند مصرف الکل خود را کنترل کنند، و وابستگی جسمی و روانی به الکل پیدا می‌کنند، که در صورت قطع مصرف، علائم ترک ایجاد می‌شود.

8- اختلالات کنترل تکانه

  • اختلال انفجاری متناوب: یک اختلال رفتاری است که با بروز ناگهانی و غیرقابل‌کنترل خشم و پرخاشگری، که اغلب متناسب با موقعیت نیست، همراه است. این افراد ممکن است در واکنش به تحریکات کوچک به شدت واکنش نشان دهند.
  • کلپتومانیا: نوعی اختلال کنترل تکانه است که در آن فرد به‌طور مکرر و غیرقابل‌کنترل اشیاء را می‌دزدد، حتی اگر به آن‌ها نیازی نداشته باشد و ارزش مادی زیادی نداشته باشند.
  • قماربازی مرضی: یک اختلال اعتیادآور است که در آن فرد نمی‌تواند میل خود به قمار کردن را کنترل کند، حتی اگر این عمل به مشکلات مالی، شغلی، یا خانوادگی منجر شود.

9- اختلالات دژنراتیو

  • آلزایمر: یک بیماری عصبی-تحلیل‌برنده است که به تدریج باعث از دست دادن حافظه، توانایی‌های شناختی، و عملکردهای اجرایی می‌شود. این بیماری معمولا در افراد مسن‌تر رخ می‌دهد و در نهایت منجر به ناتوانی شدید در انجام فعالیت‌های روزانه و نیاز به مراقبت‌های مداوم می‌شود. علائم اولیه شامل فراموشی‌های ساده و مشکلات در یادآوری اطلاعات است، که به مرور زمان تشدید می‌شود.
  • پارکینسون: یک بیماری عصبی-تحلیل‌برنده است که عمدتاً بر توانایی‌های حرکتی تاثیر می‌گذارد. علائم اصلی آن شامل لرزش، کندی حرکت، سفتی عضلات، و مشکلات تعادل و هماهنگی است. این بیماری به دلیل کاهش سطح دوپامین در مغز رخ می‌دهد و به تدریج باعث ناتوانی شدید در حرکات و سایر عملکردهای بدن می‌شود.
  • هانتینگتون: یک اختلال ژنتیکی عصبی است که باعث زوال تدریجی سلول‌های عصبی در مغز می‌شود. این بیماری منجر به مشکلات حرکتی غیرقابل‌کنترل، اختلالات شناختی، و تغییرات رفتاری می‌شود و معمولا در میان‌سالی شروع می‌شود.
  • مولتیپل اسکلروزیس: یک بیماری مزمن و پیشرونده عصبی است که در آن سیستم ایمنی بدن به اشتباه به پوشش محافظتی اعصاب حمله می‌کند. این آسیب منجر به مشکلاتی در ارتباط عصبی بین مغز و سایر نقاط بدن می‌شود و می‌تواند علائم مختلفی مانند ضعف عضلانی، مشکلات تعادلی و بینایی ایجاد کند.
  • اختلالات جسمی ناشی از عوامل روانی: این اختلالات زمانی رخ می‌دهند که مشکلات جسمی مانند درد، خستگی، یا علائم دیگر بدون وجود یک بیماری جسمی مشخص یا در حد انتظار، ایجاد می‌شوند و به شدت تحت تاثیر عوامل روانی مانند استرس، اضطراب، یا افسردگی قرار دارند. این علائم می‌توانند به اندازه‌ای شدید باشند که زندگی روزمره فرد را مختل کنند و نیاز به درمان روانشناختی و در برخی موارد درمان دارویی داشته باشند.

شناخت مشکلات عصبی و روانی

10- اختلالات خواب

  • بی‌خوابی: به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد به‌سختی به خواب می‌رود یا نمی‌تواند خواب کافی و با کیفیت داشته باشد. این مشکل ممکن است کوتاه‌مدت یا بلندمدت باشد. افرادی که از بی‌خوابی رنج می‌برند ممکن است به‌طور مداوم احساس خستگی، کاهش تمرکز، تحریک‌پذیری، و افت کارکرد روزانه را تجربه کنند.
  • خواب‌گردی: خواب‌گردی حالتی است که در آن فرد در حین خواب از تختخواب بلند می‌شود و بدون اینکه آگاه باشد، در خانه یا محیط اطراف خود حرکت می‌کند. این رفتار معمولا در مراحل عمیق‌تر خواب رخ می‌دهد و فرد به یاد نمی‌آورد که چه اتفاقی افتاده است. خواب‌گردی ممکن است با رفتارهای پیچیده‌تری مانند لباس پوشیدن یا حتی خروج از خانه همراه باشد و می‌تواند خطراتی مانند افتادن یا صدمه دیدن داشته باشد.
  • اختلال خواب REM: این اختلال زمانی رخ می‌دهد که فرد در مرحله خواب REM دچار فقدان فلج عضلانی معمول می‌شود. در نتیجه، فرد ممکن است رویاهای خود را به‌صورت فیزیکی انجام دهد، مانند تکان خوردن، لگد زدن، یا حتی حمله به اطرافیان. این رفتارها می‌توانند خطرناک باشند و ممکن است به صدمات جسمی منجر شوند. افراد مبتلا به این اختلال اغلب رویاهای پرخاشگرانه یا ترسناک را تجربه می‌کنند.
  • نارکولپسی: نوعی اختلال عصبی است که با خواب‌آلودگی شدید در طول روز و حملات ناگهانی خواب مشخص می‌شود. افراد مبتلا ممکن است به طور ناگهانی در هر شرایطی به خواب بروند، حتی در هنگام فعالیت.

11- اختلالات تشنجی

  • صرع: یک اختلال عصبی است که با تشنج‌های مکرر و غیرقابل پیش‌بینی مشخص می‌شود. تشنج‌ها نتیجه‌ی فعالیت‌های الکتریکی غیرطبیعی در مغز هستند و می‌توانند به شکل‌های مختلفی مانند تشنجات تونیک-کلونیک، غش کردن، یا حتی حملات غیابی ظاهر شوند. صرع می‌تواند در هر سنی شروع شود و ممکن است به درمان دارویی و در برخی موارد جراحی نیاز داشته باشد.

12- اختلالات روانی ناشی از عفونت‌های مغزی

  • انسفالیت ویروسی: التهاب بافت مغز است که ناشی از عفونت ویروسی می‌باشد. این بیماری می‌تواند منجر به سردرد، تب، تشنج، تغییرات رفتاری و در موارد شدیدتر، آسیب‌های دائمی مغزی یا مرگ شود.
  • آبسه مغزی: تجمع عفونت باکتریایی یا قارچی در مغز که باعث تشکیل کیسه‌ای از چرک می‌شود. آبسه مغزی می‌تواند منجر به علائمی مانند سردرد شدید، تب، تغییرات هوشیاری، و علائم عصبی موضعی شود و نیاز به درمان فوری دارد.

13- اختلالات حرکتی روانی

  • اختلال تورت: یک اختلال عصبی که با بروز تیک‌های حرکتی و صوتی ناگهانی، تکراری و غیرقابل‌کنترل مشخص می‌شود. این تیک‌ها ممکن است شامل حرکات سریع بدن، صداهای ناخواسته، و حتی فریادهای ناگهانی باشند.

سخن آخر

بیماری‌های اعصاب و روان و اختلالات روانی که به‌عنوان یکی از چالش‌های مهم در حوزه سلامت عمومی مطرح هستند، می‌توانند تاثیرات عمیقی بر کیفیت زندگی افراد بگذارند و توانایی‌های آنان را در انجام وظایف روزمره و روابط اجتماعی مختل کنند. شناخت دقیق و به‌موقع این بیماری‌ها، در کنار ارائه درمان‌های مناسب، می‌تواند به بهبود وضعیت روانی و اجتماعی بیماران کمک کند. همچنین، اهمیت افزایش آگاهی عمومی در مورد این اختلالات و کاهش برچسب‌زنی و تبعیض علیه مبتلایان نباید نادیده گرفته شود. با تلاش‌های مشترک در سطح فردی، اجتماعی و دولتی می‌توان گامی موثر در جهت بهبود سلامت روانی جامعه برداشت.

منابع

Mental Illness And Brain Disease

Mental and medical disorders

Mental health: neurological disorders